فردو سیخانی از پتی چهار ده هم دستان پیروزی افراسیاب بریران زبت مجدد

درگتما تقاب دیین که ڈش کری πάی توران بی رح بری پسرشاه itوران ، وよろczę مخرور سیاب بیرا filming فرد

درگتما تقاب دیین که ڈش کری توران بی رح بری پسرشاه itوران و نمع فرصیاب بیرا نحملکرد در نبردی کداشتیم اول دیین که

قباد برادر قارن پهلاوان ایرانی در نبردی ببارمان خوشتشود و بات هم ایک جنگی کامل شلک گرف که ایک روز کامل انها در جنگ بودند و بات برگشتن هرکو دن بی خیمگاه خودشون

حالف فردایون روز رسیده و ادامی همون جنگ

برا سودشود لشکر از هرد روه برافتن روز دیویام جنگ جوه رد برکشی دن ایرانیان چنن چنبوه از ساوز جنگی کامل

چنن فرصیاب انس په را بیدید بزد که سروینو سف برکشید چنن شد زگرد سواران جهان ک خوشید گفتی شدندر نهان

دها ده برامت زهرد گروه بیابا نبودیچ پیداز که برنسان سپه در هم آویختند چر رو در روان خون همی ریختند

بہر سوگی قارن شدی رازم خواه فروریخی خونز گرد سیاب کجا خاصی گورد افراسیاب همه خون شدی داش چن رو دا آب

سرن جام نوزر زقال بسفه بیابا نزدی که رازم خواه چنن نهز بر نهز آویختند سنن یک بیدی گر برامی ختند کبر هم نبی چد برانگون مار شد را چنین کی بوت کارزار

چنین تاشب تیر آمد بتنگ برو چیرشد دست پور پشنگ

از ایران سبه بیشتر خستشوت وزن روی پیکار پیوستشوت

بیچارگی روی برگ آشتند بہامن برف کند بگز آشتند

خوطا همی جدیدیم که روزد دو ومهن انجنگ باز بگلبین نسوی تورانیان بی پایان رسی

دیگیم که گف ازیور قولان همی جور همار توار مارکر دو ازیور دیگیم افرسیاب و در نه های در نوزر و افرسیاب رو در روشدن بہام بین

نبردت هنبتنی دا اوشدن با نیزا ها بہام جنگیدن و هیچ کدن من دیگر کامل شکسند ا

افرسیاب با دیگیم که ایران هم اجبر با اگابنشنی شدن در ایک اخار هم گفت که بہامن بر افگند بگز آشتند

یعنی کسانی از لاشکر ایران که کشتشود بودن در زمین افتاد بودن و اقت ایرانیا اگابنشنی که دن گز سرین که دن که دن که

که تمام افگنده های خودشون یعنی همون زخمیا خودشون نترون سنجام کنن بردر ببران

و بلشون که در هم داشت و خودشون اگابنشنی که

دل نوز اراز غم پراز دارت بود

که تاوجش از اختر پراز گارت بود

...