الی خدای، روز های منو اسفاحان

سبوم مر، فرشکا رفتی، در فرشکا بمنو آزر خشکوز اشت، دوم بالی توان ترین سو سغر مزگ اشتم، دوم بال روغن زیتون بیک رکی ویرجن ویرجن باشت، دوم بالم رب بای کتام اندرات آبهال نچشی دی باشم.

سابونی که هالت رو رنی بابوی ملایم,

نگول، اما میو داشت باشت،

و سوبهای آمادی کتر کی بتمام مل رنیداشتباشت.

اصر سر کارن ارفتم پر دهار باز کردم پنجره رو هم پشدی میزم نشستم اصر بود آزز از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ازانه ها اختمالن سبزی ایک داس تنها در اختقاج این کتاب

کبولند بالابود

رو بروی امرت هاف داس دیست دیست دیست دیست دیست

در بری ایک سا کاج دیدنی مشاوات

یک قلتی چاپی هم در گوشی استید تغربند از نخورد منده البت گودال کنار اج تبتیل بباره زیباشده

امما بریش همون طور باری منده

تغربند روزی ایک بار وگاهی دوبار ازونجار اتمشده

ابور از سمتجنوبی مستشت و دیدن دیوار بولند مستشت هسته غارتو کچه کی برویمی او برد

انتکی از مستشت بسیار زیبست بسیار زیبست

پیش از انکی از فاان باشت همی جای دونیار سبحمی می برویمیاب ارت. انتکی از مستید بسیار زیبست. بسیار زیبست. پیش ازانکی اسفا هنباشت همی جای دونیار سبه همی میماری کدر انجا جامش دی.

اگر هستکوچه کی می کنب همین دلیلس، در تسویر های حورسر اخلب بنوها ویرانس، تو دیی اصخاق قگوبار، یلو سنک، همی جارا گرفته، اینگار فقط بنوها یتاریخی شرع سرپانگه داشدند. ترکناریم بنو هاست که نوز دن دگیجه ریون دارت. تز از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ازر بترز اجی بی خالیس. هر چندر خانا ها مه منیس و در گلدان ها تست دست دست گلهای منا که از بیشاها چیدش دی دی دی دی دی میشابت. می وحار روی هم کود کردن. باز هم نمها یشر متروکه از. متروک، متروک، و باسته سویر حای، از تو ده های گلسور خوجود در دخوشه های آلو و آسیاب آبی،

که هم چنند ارکنار چنار های گهن میگر دهست زندگی در کناری این بناها کمان داز گزش دند ساعت یا غاز میشبت و بات پایان میابت و دوبارخ همان ایک ساعت یا غاز میشبت و کدرط مطلقن و اسفاحان براحوت آغاز مشابت شاید بین دلی زندگید ار کنار این بنوها وجوط دارت که این بنوها هم چنون روه زندند زندگی دوران سفا بی درین بناه ها هم چنون بہسی خود ادعامی میده هت و دمی ان زندگی حر روز بی اسفال می پاشت منی دم رو جز درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از درستی از دردوم از فاان را در سدو پنجا خصال غاب از دخمها یشان بیرون مکشید و کنار این بنا ها میا برد در ان تسوویر اتفاغات دیاری همی افتت بازر بین بسورت آدم هانگا می کنم بساخد منها بی دیوارها بی درخدن چجد ایکس نقاشی سر ورخمجاز ایک سمت رپا چجد رانخان شادي و سدى بمجال سبینان می بوردند.

چار ممهر.

زور بازار میده و سبزی رفتم غارچ خریدم.

بازار رون اختاش دفر مشتری بود. میده ها آلو غرمس سیب سبز غرمس اگور های گنگون حلو های رنگی خربوزه هندوانه دستنبو گولابی پسیت آزه دونو که خواه خالم غرمزو سفیت گلکالم سیب زمینی پیاز لبی اصابس گوجفرنگی خیار بادم جون بامیه کدو فل فل سبزی شرین فل فل دول میه سابس بادم جونه سفیت کرافس هویج و تو ده های سبزی

پنجوم مهر

امروز پنجوم مهر بود دیر بیدار شدام مخسو سنسائکی ادن دیر ترس خانبی روم براوم تو شلوری رفنن بچه ها بمدرسی کم شدباشت و در اتبوز جای نشه سنباشت.

...