سالام منفرز دینرانج برهستن و ان پتکست ربقی

در پتکست ربق بی اگزستنسیالیس بانه یارشی ربان شناخدیم پر دزیم و امن بی اسلی مهم آسر اروینگالمه

در سریه او اول این پتکست سرغی کتابی ربان درمنی اگزستنسیال میری

خوش مدید بی اپیزد افتاه مستپتکست ربق این اپیزد در هفتیگه ابول مردد ناوده هش تاقد می تومیشه زمانی که بوریسجانسون بتازگی نخست وزیر بیلیتانی اشده

در اپیزد اقابل و رده بحسن جدی دیشدیم یعنی سائق اوزادی اونوانی یکی دیگه از ریشای اصلي ربان نجن دی از دیدگه ایکزستنسیال

بعد از ایک توزیه کتاه فلسفی و رده خدم اصالیشدیم ایک مستقل بالی نی روحا بهم برسی که دیم

کفتیم اوزادی ایکزستنسیال یعنی من برپاکنن دیگه دنیا یخدم حسن و خدم هم در اندنیا و جود در ام بیندنیا تعلق در اینجا منزور از برپاکنن دی اینی همی چیز

حکتا مقنی کردن پایده های اینی و اینتزائی این من حسن که در اخت رد رخد می کنم این من حسن که می ربانی رو مقنومی کنم

در این شرعیت و با این هجم ازیم از آزادی هم تورکی گفتم مختی قلام افرین اشتار تستمانه با این هجم از آزادی مسؤولیت بین حایت رحم رو یدوشا مخصص مقنم

این میشد دلیل استراب او او ار بودانه آزادی چرا ما آزادی رو یک سا اقمی دنی مسلم مهرک

آزادی استراب میره استراب مخد تابتیل بشبت تارس پست تابتیل بشبت تارساز مسؤولیت

و با از آزو کار هایدفا یمخصص بکل ببار تارساز مسؤولیت دن بلت هسکن می جری

اما در بشتر مابقه این تسکن ها منجر به زندگی قیر اصیل میشن

مصالی ایک رستین روارتون زدم که در از زواجه به سر می بورت که بنازار خودش مزیتج از زوبيت

یا تماا یولی رو دارش بر نمی این گیخد

و لی تو شمند بود

و زیتی کی رستین یک و زیتی کی رعسیل بود دیگه

و لیت هنه ها کاری که به زینش میرسید بو کنه

تا از این وزیت بیرن مودکه گشیش آهرش شکنه

بئین امید که بلکن نشان یه سخیانت دارش پیدا کنه

تا برمال ااشود این خیانت

مسلز روارت بشه و اونه از وزیتی کی رعسیل خارش کنه

...