سالام منفردین رانج برهستن و ان پتکست رابقی

در پتکست رابق بئی اگزستنسیالیس بانه یارشی رابان شناخدیم پر دزیم و امان بی اسلی مهم اصر اروین گلمه

در سریه او اول این پتکست سراغی کتابی رابان درمنی اگزستنسیال میریم

خوش مدید بی اپیزاده ایجده هم اصپاد کس تر رابق اپیزاد رابل ببایان ایدو تاز رابان نجندی های مورتابت بمس اولیت گزش

و اشارک اردن بی اجبار یری و جابجایگی مس اولیت

دو تو مورت هستک از میون پیام ها و بس خوردتون مطاعدش دم هنوز نیاز بی توزی اختر اول انک در این باش یعنی باشور ای باشا آزادی شیویگ ای برسی و ته لیل یالوم ایک ام تهریر کرد

در بخش قبل مخور در افتور حیروم ته لیل مکردیم کر ریشدر سازو کرهای دفای ام ده مسل خود از سس نا پینداری و ایمان بها میگی بی داشتن ریشاش ام در امبود

و مگفتیم اگر این ها مناز زیست اسیلم شن باید از دیگه هاز بشن در بخش از دی سازو کری ام در خیل زود یالوم از رش پر از از از از از دیم شدن

در از رحزر این سازو کر حیوم ده هاز فشدن از زندیگه تبقی فرحنگی و تبقی فرنگی باین از ترپا مبوجه شده و ربان نجندیها یس خودش بروز میده و یالم مستقیم ممده سراغه ربان نجندیها این تفاوط ترشیوی ته لیل ممکنه یک ام شمار جیج با کنه شمزهنتون باون سستم پنزح اپیزد او وال ممکنه تنزیم شده باشه این از این یه نا اکتن بگیم بخش این اپیز

کتی ب holistic از بشھ اپ بleft 투قدی اپنا بخش بدہ grandsرточحیت که així خلویت شکار کنیم در م

انا درجا مولو خود مون ein 않ی رفعه ده پایضرا اعíd ده سا sageом و ما به ربrobiشند این悲یج این فیادات در Survey این

اپنی بخش نجرانیه این ایکuben سنو از ا Lastly let of 10 années ایک باشد که الان اfficتی شخصات ب cuidوال از ه مش وات اريد ان اصف آ شخص الشمع این مسدتك سر واتور از اقتش مواانن از ام فولا

ادم کاردن سازو کارهای ده فاید اگران بی دون ایرای اعالتی رناتیف و بدیل کارا خطر ناکی اقیی راخلاقی

من نهاه اتقاری کمی تنیم بقنیم که خود مون رو بیتنیم اصلاح بقنیم اصلان ایک از نجرانی های امانم همین ایک معبدو نا خسته مرتاکه بئین کارش دباشن سازو کارهای کسی رمون هدم کار دباشن بلین اجز من دباشن از ایرای اعالتی رناتیف

پس بہی چنبان بورود نا کنید بہریم اصازو کار دباشن ایرای ایرای ایرای ایبید ایرای این که بشو مان از دیکی خلیزیادی داره و زرفیت های بلغبی خوبی ردارش سوراک دارید این از این امما اون چیزی که بشتر از همه خیلیه رجیش کرده بود مفنم مسکولیت بود

من زمان که داشتن اپیزد ایفتا حروز اپنکر رم چون مانا باری خودم روشن بود فکنم کارم مخاطب ممکنگ دوشار که اشتها بیوشه

اون چکیز پیام هدر ایفتا حیم بود که مس اولزندگی خود بودن رو با با ایس سیواز ایت موجود بودن پا از ایشت با ایفتا بودن بخطن ایم بود که پیام های میگر افتا حمم اپنی ورنک قابولش سخد که بی پزیرم پیدار مدرم در وز ایت موجود مان داخشن اداشتن

از این کسلان اغلانی نست او امه لبسیار زیادی در شهه خلگیری وز ایت موجود ایه هر کسی ناخشتر این از جمل خودون فارت

افواتی شمتا حیش ادین با اسو بانی رو بزاریت که نار مس اول بزد با ایم ایس سالشات روشن تاریتون مقنى فارس کنی تو شمتو ایخونی نشاشتین

کال خانم هستد اغره هستن مسالد اتباد شامداریت اینها ميگان بانکه بار آتفی مجار باشتر باشتر باشته هستو اصبقانی

تو کنن اشاشتن یه هش ساختم اشلیم کن به لرزیدن خیریزید موتا جمشن بختر گوض با اارداریه ساختمون اکناری ساختمون اشامه مهم دارهاله فرور اختانه مسل فرور شنده وساله

حالا در این شاریت کی با اصبانی اواز موجوده خیلیا از موحاندسی کبات کارشان جامتته

...