در اپیزد اگابل شنیدیم که جلیوز بعد از خبار اپتی لبسراتان تو هفت تمام جلسات درمنیش رو لاخفگر

یک هفت بات خبار رو بی بچوها شخار باردارش و چنتاز دستانشتد بات تحت اتعسی رجلسی گروه درمن گران

و مطأسر استفع اول بیدی بانها فیس و تبار رو گچنی گفت زرتشتنیچه حال روهی به تاری پیدک ارد و حالها ادام ایم اجره

درcessionلوز از یاد

烹ج ن AH

ف ast

از این تلقی هستر رزاید کرد و فهمی برای این یک سالب آگی من ده هم این تخبش ادامی گه همین سب کزندگی

نکتی که بایدون جتاکیت کنم این ایک برای زر توشت وارزندگی کردن

لزم نست هتمن راوان درما جربشیم

تمام حونر زر توشت این بود که اشقاریز نیازمی برزید و همی گمه کسانی رو درزندگی دواریم که بخم بیهشون اشقاریز نیاز بیدن

پیدر مدر هم سر شریقی آتفی خواهر باردر بچه ها دوست هم کار هر کدن بفرخور رو بیتیگ با شندریم فرست ایشق ورزیدن هستن

باری جلیوز تو همین هالها بای پر کشیدن و گلوبول نرم نرمک رفت سمت کفسیگ پروندهای درمانیش

خوب درمانگران تمام پروند اوشن بایگانیم کنان و اصلا پروندنی بیسی یه موزوخی بی مهم در رفن درمانیه

پروندی مروجه بیه جوری نباشت بشه کدرمانگر رو هتسری مطالاش کنه تدر وزیتگار رور بگیل که اگر جلسی قبل شون همین دیروز بوده

هاته ممکنه یه مروجه ده جلسی پیاد بات بیدنه هیچ توزیه که بشبزنه و لی پائن سلبت بر یارده

این پر بندنی بیسی بیدرد این مابارد هم میخوره

خالسه جلیوز شروک ارد این پر بندهارو و رقزدن

و بها رب بندیه که و رقمیزد یک زندگی یک سرگوزاش دیگ سرنی باشت تو زهنش مرور میشت

جلیوز هافیزی خیل خوبی دره و چهری بیشتر مروجانش بخندن اسمشون بیادش میمت

البت بازیچ را هم که می محفشد بیدن بلی و اختی شروک مکرد بخندن اپر بندشون

دوباره پورنگ میشتدن

شلیوز شداشت با پر بنده ها اشخ بازی مکرد

...