از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از اشتر اکجمیارا از ناشای از فای که تو مسرق پاشم مشکنه و اولو از فای واشی فست دیگر افیناتت ترکی دراز کشی و بیدو چارخاش فکن موه آمادن اند امدى بیتانی درقت فوروان نزنجی کد بودند آیتاها را چرفه اشه بودند, آیپا را ایش دنگ زده یا زیل چنمه پینانشن از.

آیو کیلی دزن جید حا آیا پر رایا از دنگ زده یا زیل چا ممه پینان چنیست

آیا کلی دزنجیر هنوز در امباریست

امب بشتر از هنن نگرانه زنگی کچلی دوچار خرش بود

پیراشا اندد روز تو موکن بیدستی دو چاکه نا بسی بود خیلی ورک پیش با کتگف دبود فرد موکن اش مقنن

سپس با کتگف بلی هیش و اخ موکن اشنک ادی

بیادا برت اچ شاہ روز این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این ا پولی برداش کنانت و مدراش گفتب دنه سابیتم بستشوته.

سنی شام مدر میز رابره ای چهار نفرچی.

هشه مگامل از خامن کنید رزیل گولدان داو دیمی گزاش

و مگو میدنی کجبه ای داش کنی. روز پنجوم از اداریز اندامها در سمفرانسسکو نامی ده ده یا خجن، از شوار اشبون.

هنوز مخوان و فاداریم سابتجه

از جوزیات پر منده و انکتاکه مرى انجان نگه همی دارم خبری نگرم

توالا هشتو دسیجا پنی رب و قتار فرستان مدر به دیدن اشلافت و اختیبا ارگه اشپسر پر فید

هنوز که افسر آد کش پاس پور

مدرگه بنی و هم رب دشام رم تنیش موت

روز که کشپاش پور

مدرگف بنی و هم رب دشام هم تنش موت روزان شود که بحا مامر افتبوت شبی بیخان و مما شدبوت انشب میز رب رئیس سنفرچید سو بی روزبت تمون کچال براه مرت جوز یکی راب نزافت چیدات

جوز کچال با در آه راها آویر

این کچال براه یادگاروز یکی راب نزافت چیداد جوز کچن برد راه راه آویر

این کچن بر یادگاری ازودر کمود مام

مدرگف از ام خواس این کچن برد بره ایتون نهدرام تانمش بیادش باشی کریس ماز آسمن خاکستانی و سرما کشندی بود.

در سرنگ از آخری در اقتای کس رب استرعای گیرز بودی کنسر درست ربود تازی نکیردن.

...