03 زندانی قفقازی - لئو تولستوی

Persian night story

Books, Arts

4.5 • 617 Ratings

🗓️ 19 May 2018

⏱️ 27 minutes

🔗️ Recording | iTunes | RSS

🧾️ Download transcript

Summary

Leo Tolstoy

Transcript

Click on a timestamp to play from that location

0:26.0	این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این اوراب آلتر مداد و به دینسان خود رجلوم مکشید. مانومود کتاتار سدعی فریاد کسسلین رشنی دهست زیرا جلین سدعی از بسباری راز پرشسر میشنید کبی زوانه تطاری فریاد میزد جلین خدرا بیدرون بودها آفکن تطار تو ونگش رب ارداش و شلدی کن تیرش بختا رفتبود فرید زلان سوخنگوف و بتاخت رو هش رگریف تو رفت
0:27.0	جلیمگو فنگ اشت رب ارداش و شلدی که اتراش بخطه رفتبود. فریاد زنان سوخنگف و بیتاخت رواش رگ رفت رفت.
0:49.0	جلیمگف خب تستنا.
0:52.5	کارم ساقتست. اون سک تطارای دیگر دوم بلمام فرستی. اگه نتنیم دوم آیلی دیگه پیش بیریم کارتا مومه
0:43.5	و بخد ان دیشید
0:45.5	سیتون گولام زدکه انجن ازاره به دشکرفتا
0:49.0	اگه تانه رفتبیدم
0:51.0	هل مدتابت که انجنازر به دش کرفتا.
1:07.0	اگه تانه رفت بودم، هل مدتابود که نجات یفت بودم.
1:11.0	کسطنیگفت، تانه ها بورو، چراوه به خطرمه به گراهد. جلین باز کسس تلین رب اردش گرفت و یک مائلی دیگر چلورفت.
1:05.5	همی اتراف جنگه لبود و را نجا تی بین از ارنی می ازیت.
1:10.1	میه در آلی پیگر جلورفت. همی اتراف جنگه البروهن نجارتی به نظرنی میزید. میه در آلی پرکند چودن بود. اگنون بیشدر بپر آ پر آه ایشن آ ورمی منست. ستارگان دیگر دیگر دیگی میشورند و جلیم رو درام کشید بود. بچشمی که ردیقی سنگ دوران بود رسیدد. جلیم استاد و کسطلیم رب از امین گت، کسسلین گفت، وزیل از از تراد کنانو اخد اپخرا، میتنم کمی کلچ بخوری، هراست در پاید از تشیمی جادد خزیدن و تراست کشیددد. سدای تطرها کم کم نزیق می شود. ترهمان نکتکان دو اجد دقارج چلیودند کتارها استدد مدتی بایم سوبت کردند وانگا سداهای منند سدایش کارچیند را ودد سدای ارکتی درمیان بودها سنی دشود یک یه از ساجه ایتا تارا یه گراز بسوی مناند سدایشек آرچیند را بدت. سدای ارخدید ایدر ميان بوطا ها سنی دیشود.
2:26.5	یکی از ساجه ایتتارا یه گراز بسویشان آمد.
2:30.0	دانا کراسید ایستاد و پارسکت.
2:32.5	اگه چن تطار بمیان بودها دویدد اندورا گرفند و کتبست از بر از پکر دن دو بوردد
2:23.7	فسز دوم ایل را برب اب دول و دو تطار دیگر رسیدد
2:28.1	اب دول سخنی بی ت دیگر رسیدت.
2:33.5	اب دول سخنی بتا تار های که ان دروز را داسکر کرد بودن گفت و سپس انا نظر سبار از بان کش کر و با آبادی شنگور. این بار اب دول دیر خنده و لبنداشت بسوخنی بانا نگوفت
2:45.9	و اینگا می توروع آفتاب انها دواره با آبادی رسیدند
2:44.7	اب دول زمدانیان رد ارخیابا درحاکه رد
2:48.9	بچه بیترهاب اینها دوارب آبادی رسیدد ابدول زمدانیان ردرخیابان را کرد
2:52.3	و اچه بیتره بیشان دویددد
	...

Please login to see the full transcript.

Previous episode

Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.

Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.