فردو سیخانی، از مطفن جا هم، تاستان نبرد رستمو اشکبوز.

دستان نبرد رستم بلخره بکوه هم آبن میرسه و بکمکه لشکری ران میاد.

و از انترف هم توس و گودرز و دیگران خبار بش میدن که لشکر طوران ایک لشکر کمکی از کشور های هم سایور اشمدن برحب ری خاگان اچین و همین طور پحلبان بزورگی بنام کامو سه خوشانی.

هلا ادام اید اصلا.

چون از کو خبف رو ختگیتی فروز دازل فشبتی رب گریفت روز از ان چاادر قیر بیرون کشید،

بداندن لب ماختر خون کشید تبیر برامت زهرد سرائی برافتند گردان لشکر زجاگ.

انست طبیتی امکی خونیم سرفن توسی فشارانی ای از انکی شبت همامشود روز آمد و هرد لشکر عمادی نبرد شدند.

سبحتار هومان بیپیش سپا بیامت همی کرت هر سونگا کی رانیان را کی آرامدست کخ خرگا هو خیمی بکارامدست.

زی پیروز دیبا سرائو پردید فرعووان بگردندرون پردید، درفشا سنعون سپاہبت بیپیش همان گردش اختر بت بیپیش،

سرائو پردیدی دیگر سیا درفشی درفشان بکردار ماء، فریبورز کافوز، دا پیلو کوز، فرعووان زد خیمن از دیکتوز.

پس سپ کشوده هومان ایک دیدی مزنلاش کردوش مرومی بینکت هداد خیمه هاو سرائو پرده ها زیاد ترشده، مفامنی روی کمکی آمده.

هم نی رو کمکی که آبلا نهم دیدی بان ها بشن گفتن، و نگا مقنب بینه پرچمه کیب، ایک پرچم بانکش مرومی بینه که خبی دونیم این پرچمه فریبورز،

پس هومان میفامه لاش کر فریبورز آمده بکمکی لاش کری رانیا.

بیامت پر از غم بپیران بگفت کشود روز بارنج بسیار جفت، از ران دمدار بانگ خروش فرعوان زد هرشب فزن بو دوش،

بطن ها برفتن زخیمه پگا بلاش کر بحر جای کردن نگا از ایران فرعوان سپا ها مدست بیاری بین رازم گا ها مدست.

زدی با ایکی سب سپر دسترائی ایک اجد ها فش درافشی بپای سپا هی بگردن درش زاوولی سپر دار با خنجر کاوولی گمانم که روستم زن از دی کشا بیاری بیامت بین رازم گا.

بس اینجدر گفتگوی کبا پیران داش می فامیم که نتن ها پرچمه مه نشانه فریبورز بلکه پرچمه اجد ها نشانه روستم روحم از دور دیده.

بدو گفت پیران کباد روز گا هاور اگه روستم عوید بیدن کارزار نقام او اسماند نخاگانه چین نشنگول نگور دا اونه طوران زمین.

همانگه زلاش کرگه هندر کشید بیامت سپران همه بینگرید.

وزانجاد دمان پیش کاموششت به نز دیکم من سورو فرتوششت.

که شبگی رزیدر برافتم پگا بگشتم همه گرد ایرن سپا بیاری فران سپا ها مدست.

بسی نام ورکن خاها مدست گمانم کان روستم پیل تن که گفتم همی پیشین اجمان برافتز درشاها ایرن سپا ها بیاری بیامت بیدین رازم گا.

...