برسر آنم که گیرز دست برال یت

دست بکاوریزنم که اصی سر هایت Let's go.... چا شب دیگه, سا شب دیگه. شب یان دا... ‫החופט, שעשבתי ג'י, ‫שעשבתי ג'י, שעשבתי ג'י, ‫שעשבת ילדוסט ומן וחסתם ‫דובר ומוהה ידותו ברנו, ‫מיהקב לסשב ילדו, ‫היה כמדר בוליגי תפעול בדיוון ‫הרפס בו שעושה מסוכפת כל הנות. כאגר בשביל, הם סולשי הרגל דו, שומע, עוזרון, גויוע, ירחו פסבשית, בבישה סליח. که که نا. که گر بشه ام سالشاب یلده

شما زبان گویا یه هافهز بشید

به بیشه سال هی پیش دیبان هافهز رو به مارس سمشاب یلده یه خانه و دیه فاملی تبرای. ببالی هست سکیرم که خوب هم چایت فورست که امباش تیداد کمی فورست کنه اون بارمار بیشن آمان که

خوب مونکنه زمان بارمان ایجزن اده خیلی مب سوپش بپانیزی

پستسمی رفتم که یه بارمان میگه کتاهی ویجر

بارتون زابت کنیم میکن رجبت افاقود بیدیوان آفز بهم که بزانیم ارى ایس سد رابش حارب ایتون بگیم رابش خانه برگیم که

فالها بیک تراز آيند خبر بیده هند

نه هم جیش حربه چن بگیم رابش خانه برگیم که فالها بیک تراز آجند خبر به دهند

نه هم چیزی ندوری در مالت هفا اول به دیبان آفیز و این که خوبه هفز رول لسانول قیب کفتن و این که گا یه سکریب خبر میده ملو هرف استادان امروشون مجم

و تجبه خوده

این مجموین هرف استادان امرو بشون مگیم و تجبه خوده

این مجموه این ها این ایک بل

تیداد مباردی که خافز تفاق ال زنندرو بشه گفتی وادیاشته گوزار شای که دری موند هست ارزن دیگه شخص شخصیمه

و اونهای که هل مروافاش که در تاری خمده

اون رد زیاده که آدم دین این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این اتفغمی افته جهر بر باشه که از دیوانها فیز کرین مو بزفه باش این باش این این هانا

من که این فکن ایرادتا بیجنه بها فیز برشن ممه علمه

من چنی با باری هتغال ندر ارمند ارتل روز بار هوا بارها بیدی بانها فستفع اولم زنم

و لبشکل خاصی که بغندر این مقال نمی گونجه

هوا اسل اصاست شم باریمه که بید محشور باشکامه الی بیدی بشکل خاصی که وغن درین مغال نمی گونجه خو

اصلا اصلا سشم برینه که بید محشور باشکامه

به دیوان آفیز

...