Ich bin der Schussanik-Fenjalist. ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی ایمی دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا دیستا از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ا Ich habe noch nicht mehr.

Ich habe noch nicht mehr.

Ich habe noch nicht mehr.

Ich habe noch nicht mehr. بخدی قدار ی آلم آ شر آسرونه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه جادیت که نگی ماشر آمت اگتری

آجب تاری

مومدی مومدی

تار اصدیم بخزال نمدیه

دیوست شستو نو

تاریم

ازم ده مینا آز دیست رسانه

با این متلا

دلار فیق سفر بخدمی خواهت بس

نسیم روزیش روز پیکرهت بس

دیار زمنزل جانن سفر مقوم در ویش کسیر مقنبیو کن جخان غاعت بس

حبعه جمس کن مقلو فؤهد یار غدین زرح رو بان سفر کرد اوز رخاعت بس

بست رمست ببین شینو ساقر مینوش که این غدر زجان کس فمالجا هت بس

و یر کمین بگو شاویت قمیزگوشه یدل

حری مدرگه پیر مغن پنا هت بس

زیادتی متل بکار برخود آو سنکون

سراهی مگل لقلو بطی چماهت بس فلاک بمردومی نادند هت زمع مموراد

تقاح لفز لیدانش حمین گناهت بس بهیچ برد دگر نیست هاک جتی هافز دو آیمین شبو درسسوب گاهت بس بمین نتد یرا خوم مکن

کدر دو جهان رزای ایزدو این آمی پاودشاهت بس

...