از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ابنچدان اشکید ایگ ده پیچشی میرا نروزگار اشلوگی هایجان کودتها رو های هونار منچدند ار اینی از ردیونیست خوشامت

شیبه ها یا آموزشه حونرگر بی از روزگار سفاویا غستشت و در احتقاجار ایران مطحبولت فنیو هونر یه بس یاری روبرشت

ارتبات تاامل با ازش هونر داریرا تا پیش از تاسی سمارکز راسمی

بر اصوص از لوستا چاگیر دیوارون یه اره های سونناتی باناشدق

همید جاباریرا این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این اه از فیتان خودش میود تانسی تانه ای مستو سیو یک اشامسی تبست اعبال حسن خان غفاری ملاقب سنی علمولک تاسیز شد

آمزشها و فقلیتها یسنی علمول کشا گردانانت و سته حوسین الیخان مؤهیر آلمامالک

و بدستور ناسر دن شاحت از ستشد

این ایلان در سفه یه ششار شماره یه پنسد بیسته روز نامه دولته لیئی ایتاریخ ببات هرک از خاصتباش اتفل خود دراب میکتب نقاش خانه ببارت

نقاش خانه دولتی بازستو سنی علمول کروز هایش هم برا خود بقباشیه تحسیل انسان اتمی پر بزند.

و آممس سبومن چاہرومن مارکز آمزشه هون ارداریدان هم باشیویه اموزشی ایدی تابیگو فیمات از تشید شده

و شخده از نظر بیشان خیدی نایست تباجو خاصدی بیسانی و موجب اموزش خوی خوندی ایدان مات از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ایست کاشر در خوناری ایرا نیو که اربي هر با با که از ایست که ایمات از خالد اوز مونانتی

یه مستمتان موز از ایو تاروهی

شیو حای کالتی اموز شیو رو تستیدان مارسی که و هیم یه درسی با مستیخلوم گرستا و مارسی تستیدات خیدی دیادی هم درشا یان امرش رم ادامداشتو مدرسیه سنا یه قدیمه ترساله حزارو سیستدنو، برا یه یه هنرحای سنیتی ایرانی تبستو ته خ آکدمی های هوناری ایران در مه مه هیزار اصدن نوز دا

بو تسیر پزیری از ماترسی هونار های زیبای پاریست و خارج از فازای دانش کتیه ران

در ماترسی ای خان مروی تن هم مارکز رس مباروی تحسیل در رشتهای چن نقاشی مجس سمسازی بود

ابو لندوری دانشکده سدانش آم اختدر رشتهی نقاشی داشت

جلیلزی اپور حوسین اکازمی و جاوادی پاید پر ریشا هاو زمین هایون نگاخن. آو آخر دهیه هزاره سیساد بیست و زارت فعر هنگه هنار تهزیس شدبود

و یک از بازعیفش تهزیسه هنه هناره سیساده سیادو جانیل زیابور پیش راول و پیشا هنگه هوناره نوگنه

ایندان نک مدرسی رو تر پوڑه چوبیخی هونه شخرزای دخطران هم دش ازافه نشه

پیشتر در استفقان هونرسانه بوده که ادر سفایه

ایجا تو ده بوده او ده وید ارتی هران

این نه ویدر تابریسان همین طور درسم دوزیش دیگ دیگ دیگ ونیشار تو نارستون بیچفر داری ایدامی اخودشون جوزز دن اشکادی

...