دستان اتراکی ميگو شای قوی بقه در همی اپرندگان اعسیمان اعوش اعسایش درنداری

دستان اتراکی ميگو شای قوی بقه در همی اپرندگان اعسیمان اعوش اعسایش درنداری

ومن گنجش که ارزانو ترسید از بورانی که اربار در آبوش تو ایمن مشرم از سر یار دانی اپرشانی

سدای نفس هایت وقتی سر برسینا دارم چون موجد اریایست که هرکا یک توفن زدر آ نر نرمک و ساحل آرام میرسانت

جز رفرادیدا مدت رادیدا در یار یه توفنی اترا هم دیدا مهی وستزیبا

ا прим这 así رامنی هدام شوه دlä جند توفنی دن رملت ویش濱 دن این رعرت حيشا که ارأelli میدول همیaging

بچه یه ترعه...

ایه...

مستدلتون بخواد خو بدا ممینمی دون همتشر همتخو بدا مبخز

اینشه ایدی

یه توفان مانن دی آبال شود بات ایبار نخیل لتی فوخونه کی باریدو

مرم که از ساری خابی دوودم زلم بیرونونون

کلی قدم زلمه که شرها فیس فک که نم

نم

مال بونزد دشینیام ہوا علشید

مال قرین

خب

همان هم شرو بایرمانی دیشه همان به سارضه خم بخورم چون مفتم زیاد خابی ده

بل که این بخورم که ما کنز بیاردی very good

که که شر pajamasمه که بلا نشن بائیده

چاوان امتن از که یسو بیرارمش

بایوی بایرمانی مغیدش ده که

...