درده اپیزو در با پشنیدیم که جلیوس هیر تسفیلد رابان درمنگر مرفی که یه رزاز روزیش از سپنی سلگی مفهمه بسارتان با تخیم مبتالاشده

و تبقه هاتی پزش که میطن رویه یک سال زندگی با که فیاده سابقنه

پاده از گزر از شکیه و لیه جلیوس با بہنان مانام و بجه شد

و تلاش کرد بینه پروند دا هی درمنش دون با لی مانام اگرده

من که بودم و چکرده

اما اللہ بلایه همین گاشتنها پروندیگه بوزورک ترنشکه سهر فیقشه پیده کرد

که با ده سالها دوباره خوره یه فیقرش شد

پروندیه فیلی پسلیت که بیس سلپیش با مشکله و سبزه جنسی پیشه شماده بود

ولی جلیوس حتبس سسال درمنه فشورده او پیگر هم

نتنه سکومه کبش با کنه و یه روزم فیلیت دیگنه یومت

جلیوس تسمیم گرفت فیلیپو پیده کنه و بفه مئن سالها چتور برش کزشد

بحته از اول ملغات موته و چهشد فیلیپ و سبزه جنسی شا خودش درمن کرده

اونم تحته تأسی رفال سفیش شبین حوار

و عالان خودشم یک مشوه رفال سفیه

چیزی شبی بی ربان درمن کرد

تو لینه کشد که جلیوس فه مید باینکه فیلیپ و سفوزه جنسی شدرمن کرده

ولی هنوز نیاز بکومک دره چون از ربابت اسیل این سانی بی بحرس

و خودش نمی دونه چم انائی رو در از دست میده

بات فیلیپ جلیوس پیشناده یم ماملی دت

از اونجا که فیلیپ موتهکت بود نزریت شوپن حوار

نیتنه بیجلیوس مختزر کمک کنه

پیشناد داد در ازای آمخدنه فلسفه یه شبین حوار

...