در اپیزت اگه بانی که بعد از اون خودف شایا و لیه توسته گروه نادی دی گرفتی شدی بود

یک پر دیه مرکزت توه جوه گروه کارر گرفت و خودف شای دیگیری کرت

جلیوز و ادیگ باز گاشت پام رداد و استیف در هالی با فیلیب هم کالام شوت که جلیوز نی یران بود

مابا دیا فور ستجز بی فیلیب در گروه از دست بری و حالا اینامی گیدستان

اپیزت اخابل اینجان اختگوز اشتیف گفت هست نکانم فیلیب مرز هایمان اتحتیت مکانه

مختصند با هوشش و در زم انکه بهم ارتواتی چیشمی بارکار اونمی کانه

بهم هست کم مهلی میده جلیوز کفت افرین استیف در خوب پشمیری اینا بایانه هست و لیمیدون اکمان خودمون مستقله هستمون هستم

در بگمان مستقله انکه هست حسر آگمونمیان نستم و لی در گبال خود اخساساتمون مستقلی

شوت انتور بگیم بهتاره ما پا دیدوه و رنده یه ساساتمون نستم اخساست در ما ایجادم شه

و لی بخیی ایجاد شوت دیم اس اولیتش بماست که چیتور با هشون موصاله کنیم

انکه تو از شیویگ ارتبطی فیلیب هست کم مهلی میگری خوب میگری دیگه هستم کنی بمهل شدی

نمیدون ام بگم انه سونن داشتبش و نمیدون ام بابت هست روی فیلیب کار کنم

چون مست اوله هست او خودتی فقط میتنم روی این موتم الکز بشیم که هلم اخیش کار کنی

این نشم اس اولیت تو درقباله هستت مسالان شد بخیی از فیلیب سال ببالک روشان بشیحان

از فیلیب اره اره سال کدار ام بلیب سال که رن از فیلیب ساخت

جلیس گفت چار بخد شرف رمزنی این ابخشی از مس اولیتت

از فیلیب ام مسالان میندیگه حتب هرفزن بای ساخت

بات روکیر بفیلیب اگفت فیلیب هرفزن بای ساخت

این ایرتبات باتورو ساخت مکنی چرا این جرمی کنی

فیلیب دره هالی که هنو ساخت مکنی کار گفت

مگه هرفزن بای خودم اشفر اتمکنه

از سیگ بای رمش گفت بشتارت از بیده

...