در اپیزد قابل نظرات مازلور اشنیدیم در برگه در روی کرد امده گئن سان در زندگی

روی کرد کهستی و روی کرد روشدی

با اشقه کهستیمادار و اشقه هستیمادار اشنشدیم

اشقه هستیمادار مازلو شبیه اشقه آریز نیاز بوبه ربود

و فهمیدیم که که سمیتون اشقه آریز نیاز رو تجرب کنه

که در ساحت خود شکفای پاگ از اشتبشه و حالا اپیزدی چه لشش

سالام من فرزدن رانج برهستن و ان پتکستی رو بگه

در پتکستی ربق بی اگزستنسیالیس بانه یه رشی ربان شناخدیمی پاگدزیم

و امان بی اسلی مهم اصار اروین گلمی

در سریه او اول این پتکست سرغی کتابی ربان درمنی اگزستنسیال میری

خوش مدید بی اپیزدی چه لششه از پتکست رو بگ

لازم اقابل از ادامی بس یه جمبن دید ارباری ایچند اپیزدی اخیر در ستبشه

باک بیرم سرغی آراء اندشمند بایدی افال از یا لن شرم کارم که گفت تنها ایه اگزستنسیال

ایک از مسلمات از دیه نسل مرگ آزاد یا پوچی

ایک ترسی بونیادین کدر نا خدگا مارد اچار از تراپ مقنے

و این ساق ایک هم مسلسائق هایدیگه سازقار هایدی فای خاص خودشو در مبارمی این گزه

سازقار هایدی فایی ساق اتن های اوم گتن رو بطقیر اسل هستن و شالدی هم اشون آم اختگی

و مسلتا مام سازقار هایدیگه هم اصالت زندی یرم اختشم کنان هم میتون ان سارب ای روان نجندی بکشه

پس چارچشی ایه یا افتن راه اسیل اقلب بر اسس راب ایتن های

یا لنگفت افوالیم قدم در این راه ازی رفتن ای خودتن هایه

هر العجی که از راه این کار بختن های رو تسکن بیده اسیل نست

بید بی پزیرم که تن هایم با این تن های در دمشتر که تمام این سان هست

...