سالام منفرزین رانج بار هستم و ان پتکست رابقی

در پتکست رابق بئی اگزستنسیالیس بانه گرشی رابان شناخدیمی پر دزیم و امان بئی اسلیم محام اصار اروین گلمی

در سریه او او این پتکست سرغی کتابی رابان درمنی اگزستنسیال میری

خوشم ادید بی اپیزاد ده هم از پتکست رابق در اپیزاد ایک قبل اپیزاد نهوم بسازو کر رہ دفای خود از نستنسطاق این گاری و او ایو جن های خور دش پر داخدیم این بار مخمی بیم سوراقه سازو کر ها امی ایک ای بی

این سازو کر در حالتا ها دخود اش تابدیل میشه بی آدم های که یه جورای مسته اشکه ال آهی هستن ام مازمین اش روند رت

ایم این میک تبقه یه مسته بی در ایم در جان امن انا سکی خاصدران اداب خاصدران مرام خاصدران

و لبازی باختا هتدار خانه و ده های قیر مسته بی اشخاصی پیدا میشن که یه هوم بیدون این که رخاصی بخ بخود دین داشت باشن فقت مسته اشکه داخل دشون رومار رفی میکنن

او مومن این جور اشخاص این و جن های های های باید از ایک مغیت دوش وار در زندگیشون دوچار این واز میشن

مسته لن بادست شکست ای اشپی این ادام ایز زیاد ایردر در زامان دان اشپی مش ناکتا ایک ایک شکست ایشپی ایباد خوردن

روی ووردن دیش خودا و بادش امیش از ایم این رووانا های دن ایرووانا های دن و در اون حالها و ای اشخاص شریب ایدان خودا تسکین پیدا میکن

این حالتا های دیشه این امیگا بخش زیاد یست حاریخ ایرفان در تمام دون یا های مجراش همین بوده یعنی نگرشی قلبی و ایسا سیب دین

کدر اون از دین فقط و اش رحمنی خودار پورن مکنه این افرد اه تمال انا از اید ایتو زندگیشون زیادست فدن مکنه نز ریداد این بحر حال میش ایجوری بئین امر بئین سازو کار رب تش داد و

کالس و او گزاری امر بہام یک ای بی که سانی که خود از سنة پینگاری دران کم تر دشاری این این فالن این و او گزاری امر گفتما سلا خود از سنة پین در از بیرون آدمائی موافق ترغابل اه ترام تریو این از ارمیان

این ام بس تاکید کرایم تا زمانی که موافقی ایت راه باری ایک قلب بر تارس های بوجودی باشی نمیتون امر بزندگی اصیل رحنمون بشه

بزن راد را هتتون کنم تن های ایک ارز شوجتر این ام بس ام باریم سراغ این موافق ای خور دی ایمان بہام یقی بی

ار این موافق ایش خاص بیدون بال ایم هم دلیو هم در دیارون میارن

و باری جل بیتار خوم دست بی کارایم از از از را هون شناخدی را هون نجنی محصور میشه

بزر ایش شمار بل لین ااشن کنم لین ام که دفتال بشرکت ارگ روها گدار مانیه یالون بود داختاریه سیسالی

کدار کدار کی بتارتی پدار و مدار شو از دست داده و پدار از رگو زرگیشون رو بزور کنن

تا انجا فامیدیم که خوب لینا مست اتد را مان نجندیه

چون بمرک گلوویز بوده

مینک تو زیخ رو بیده

...