4.5 • 617 Ratings
🗓️ 19 March 2018
⏱️ 21 minutes
🧾️ Download transcript
Anton Chekhov
@CafeKetab
Click on a timestamp to play from that location
0:00.0 | اوه |
0:48.0 | از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ازشنانیشنان میداد گفت, هل از یاد چیزم خونه. از این نزر من مدجونه و لدیمیر وزنه تو ازتا. اولامنه هوشیارکردنه نجاکدددددددددددددددددددد خوب می شدا. مسلن شره این هفترگن زیاد محفرش ده یا خیارار زیاد نمع کسدا. |
0:54.0 | هلام زیادنمی خبن بلی دیگه افکارم اواز شدن |
0:43.5 | گفتنم خوب کرنمی کنی که بیخابی می کشی |
0:48.0 | گفت فکن کنی نا خوشا آبادا |
0:51.0 | ویلادی میل گفها لام خید خوبه |
0:52.0 | بگو بیخابی می کشی. گفت که کنی ناخوشا ابدا ویلادی میرگو فالام خید خوبه. بگوبه مینام من حق درام یانا فوروازهی بود که بکومه که جوهی اهی احتی احتراشت. ماریار اختبود دکتور در پترس بورگ بود و در سرسر شر ویرازمن کسی نبود کبه اوهاق بدا و رو ادیل جوید ارجا ب بیوه هاک دادا. دو بره بسفو بطامات. میدونی در خانبده آجگن بمنه اخشی دادا. میخم اون بازی کنم. از این بباد گست درام از حق در زندگی چیزی فرغزان نکنم. بخزوز مخام کاری کنم پیدرام بفامه منم میتنم ایتراز کنم. در از باد باد اقتر چ دخانه آجاگن بارت چود. با پیراهنمشکی گیردم مرجان و سنجاگی که از دور خیلی بی ریخطت. وقتی چشمام بایو افتاد نرات چورم و از بیسل رگیه او یکی خوردم مردم میکن دیدات خوارم کشش میکن بروی خداش نایا بنات تاورد اوانه که یک سعار طول میکشی از کنرمان دورور شود. پیوستی مخشخود دو تکرار میکر و از از سبانیت دفتر اشنو مجالی میکر و بتسبور اینکی همی منتظر اشکار شودن او در سه مرستند باد از سهری لرزان مهای اشنو مرتر میکر ب من ميگوت؟ ات من اشتبا ميگونه |
0:54.5 | اگه بیدون اچه هم موازده بسعنه آمد |
2:26.1 | اسسیمایش پر شانی خندمیشون |
2:29.7 | دغیقی ایستاد |
2:32.7 | اشکار بود که نکش اش ربیار نمی هاورات. نگان میان سینزان نزت وهیخ اف بگیری افتاد. |
2:34.7 | همه سرسی می شودنت. |
2:23.0 | من مطع از سر شودن. |
2:27.5 | و نمیدانه سنشکار بایار بکونه. |
2:29.7 | دیدن ارری افتاد. همه سرسیم اشودند. من مطع استرشودند. |
2:31.5 | دنی میدار سنشکار باید بکنند. دیدن ارابولند کهردند ببوردند. مدام اجگین سرسی مناز دمان امت با هم چلانک در چاش ماریمان نگامی کت گفت خارش مبار داری خارش مقرن اون بی برین خونه بی درنگ منو خارم بیلون امادیم پلطن بردورا اشپیچیدن ربیسورات رو افتدیم |
2:34.0 | مردون اشپیچیدن، ببسر اترافتدیم. |
2:45.9 | مردوم در خانه هیشان خابیدی بودند. |
2:44.0 | از این خانه هموتن افر بودند. |
3:06.0 | بخود بودند. |
3:09.0 | باگرین اشخاص آهمه با شیی با تنبال چیم تی ازی با بیه بانه یک اصف خرافتی در |
3:12.0 | فرگین با هیون چیه ارد بخانه بار اکشدی فخرافتی در. فرگه نبه هیون چیه؟ |
... |
Please login to see the full transcript.
Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.
Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.
Copyright © Tapesearch 2025.