meta_pixel
Tapesearch Logo
Log in
Persian night story

03 Father Sergius

Persian night story

Persian night story

Books, Arts

4.5617 Ratings

🗓️ 31 March 2021

⏱️ 30 minutes

🧾️ Download transcript

Summary

Father Sergius
Leo Tolstoy
Behrooz Razavi

Transcript

Click on a timestamp to play from that location

0:00.0

Faites en bu… châpes. باستردی از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ایم پرنس استفنان کساتسki, که اپت دعف سد بود, از نزام استفاکت برنه اپشت. پس استسال امامد دین باولا غبسیر گیستادت. ایک بارکه گروی برای دیدار واما دهودن باش جنیلالی رو بی رو ستکه قبلن فرمن دیو از سسال امامت دید باولا قبس یه رجی استادت. ایک بارکه گروی برای دیدار وامده دن با جنیلال رو برای روشوته خبلا فرمن دیو استفان بود. جنیلال ازوخستادن مقانه خالبت باامه ارفی زند. از سبان رفت ویدی بجن رال گفمن دونیار بقاطری بسسا سایش ایتانیش تارک کفتا. هالاش مونگاید باز مرابه بسس سدیکی شانید. پزازان دن نامی بلعبی تدیمیتر که از استطابود نوشت که میخواد از ایشار بلاشت که شایشان. استطاب دو بشنارت که بیجایز زاهیدی بحاک باز پینامی ایلاریون کتاز مردی بود برامت و در خلمت اگاره کجه ازلت انتخاب کنت. از تبن پزیل افت. این شب, گروه یه هفن فرق اخيال ملگات باورد اشتن بسن تبار همدنت.

1:49.7

اممیانانها بیوی پولر وید وازی کعزان هفنه فربودن شرط بندیشوت که اگر زنی بیوی تنهای بربت سریی او سورانه بیوزیده. وراشتوط اگر بیور اکنما مش مقف کین هبود, پزیروف با زی بازی بزن هچشگه به فاعد به تحت. نظیگه وار مقف کنى از قدس قدس قبیرونامت و به تنهای به ترفه بار رفت. این ایک باهم بی دن وی باز فانی نسر گشمی سی باری I'm going to go to the next room. I'm going to go to the next room. I'm going to go to the next room.

1:47.0

I'm going to go to the next room.

2:26.0

I'm going to go to the next room. I'm going to go to the next room. I'm going to go to the next room. I'm going to go to the next room. I'm going to go to the next room. I'm going to go to the next room. I'm sorry. این ایک اوشهی رو مخصالی بود وزندگی ساختی رو میخزران این اوفقر افقر ادر هم بر هم از لین سدگیو سب خود ماشر میداش و باست میشود از خود بپورسن بیدلین نسک خودا بند این همه زیبای خوشی رب رای انسان آفریننست. سبس از افکارش بیزار بیشود نبخود میگفت تو داری خود را از پر هیز کاران دور مکونی شنید بتبام آدم هرفه رب داد

2:28.0

و لی که سینی میتبانت خود رب افری بات

3:27.9

امشب هم برکی نموز اشتا تمامکات نگای ببستبخندی بنده مناش نه اخشوست و دیشای اگ بواش بایت را فاخشوط.

3:31.2

سبست پیاده بند که بغل بخط پیمانی بسطوط.

3:47.2

پیمانجیم بود کردر زندگی همی شااده فیداشت باشت. و بخبی اصاز کت که این افکار از گند و هستشمیگیده.

3:51.8

لازی پیدون نن دیشه استاد.

3:44.8

سبس چندیم بار با کتکر کرن نا ویتشک کن. از این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این ا دانست کدر لبی پایت که ورار گرف ده و کچکتری هیجان اوراب گرد در دره ساگتخات گر

3:48.1

وقتی بینج رسید برعی لحزی اارام شافت بیبادت ادى مداد و ختاب بخده ای بزور گورت مرحیفس کم مرح بگیر را یا میکن که سبود خام کر.

4:27.1

کمی خوشال شود.

4:23.0

گویمی لنست که خودا ارخوا هد بخشید.

4:25.0

پس منوجات اشترا تمن کر کن که سبود خام کر. که میخوشال شود. گویمی لارس که خودا ارخواه هد باشیت.

4:28.0

پس مناجات اشترا تمن کر و بسامت تحت خاب رفت. بس تراش تو شکی از قرح بود و بجای بالش از جوبباش سفاده میگه. سفس بخابی امیر خورورت

4:47.0

درخاب سدوی زنگای مدو و مقارانی رشانیت کال لازن از دیکن میشود.

4:43.0

درهلتی شبی بی اغمار آرداشت. نمیدن سخب از یا بیدار وانچه از میکنت هاگیت از جا خیار. در همینگا بود که سدعی برکر دیدستی را بادر دخمیشنید.

5:09.0

فیفرکت گرشای اشتاعت افرمان ابلیس بوین این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این ا سدای زمزمیه زنی رشنیت با کتگفت آه کل آبندتا بار افتالا

5:05.5

چنیچیز منکن نیز چرا در کتو بیدیمی و شرحال از آهدانه مزور خمن دوتگای شیطان بسرد ازنی الوگر درزن دیگیم مقدسان زور می کنت و با اسم از ستجان می شمت

5:50.0

با کتو بفت تو ر مستسا سجان می شمه

5:43.0

با کت گفت تو روستست سدع یزانیز سبست گفت نا ان فیالات برایه مگتدسان مجددستست بگوشه می راب خزیت و در برا بر مجرس سمی مستی تذیمکا. بسی تسرش دیگر تستش دبود.

5:55.5

فیقر که هیشخ اختصابور نمکنم که یه روزیز زاهد بشه. درینگا بروتوبتی دره بایو ترق منند جریان باد انتشاریات. سلگیز بفندن سرودی پر باک دران بزارهد راهد اصدن

...

Please login to see the full transcript.

Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.

Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.

Copyright © Tapesearch 2025.