4.5 • 617 Ratings
🗓️ 31 March 2021
⏱️ 17 minutes
🧾️ Download transcript
Click on a timestamp to play from that location
0:00.0 | Fetaube Schap بایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی ایدی اید اردتا ارخیز تنزیمی ردیوی داستان بونند از سرگیو سپیر نمیش تیه لیو تولس دوی، باد از جمی امی روش اینگه آزر و تنزیمی ردیوی مامت دزگود ارزی، برایشون مگو فیم, پرنس استفان قصاف سکیکی عفسر اجوز بود و بدایلی شایستگیه آیش به مگامه آجدانیه ایم پراتور ارده آیفت بود تسنگیر اف برئی از تیکام بازگیتش با کنتسی که پیدارج از ناززگانه تزار بود از باش کنه. a mű a judani emperatur, értele a jáftabú, tasznöngeref bera jé esték a mevázgjátás, |
1:05.6 | be a kontesiké pedára az názzikanet ezer budézzetbaskanat. |
1:09.8 | Amod az a menőnom zediderjapté kontesz, |
1:12.6 | pizsazin másróve emperatur budé, |
1:15.0 | lezabiszedd a szabán isot, خیب شود. مدرشن پیشازان پزاز مرگی پدر از رای بشوده بود. |
1:25.5 | امه بان که از سفان ببزگیت جدیدش اش می برزید بسیار یوما ببیاده |
1:30.9 | کنتس میفتاد که را از دواج که ده بود امانی افقار مواجتی بودان و باز او با ابادت با پر داقتن بکار حیجاری دیر از ان حالها و بیرومیامت |
1:26.4 | این ایک با هم بیدن باری باز خانی نسر گشمسی باری ایک وستفحقی ہے دن دیکھی ایک وسته ای چاز نزر معنوی بچاز دی دی پیدران ای استارتها بسیار منازن بود بین نازم سرچش میه یک آزایش جوهی برا یا او شده بود از این دیگی ادر دیر ارشند پسوده ویلیگا مانود وط. اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوهی برا یا اوشده بود. البته زندگی اودر دیر هرچند پاسوده و لیگامانونود بود. |
2:48.5 | ابوه اتسنگ رفته بود مدتکمی درانجابه منت. |
2:53.0 | ویلی پس ازونکه سسوالدن اجو باریماند منن در راه بی که اینک کششه ماشور ایشده باشر درگابه سرگیو سووره تاشورد. |
2:50.0 | ازون پس در مجامه بزورگه مزا بیشرگت میکر ببیم بسیلی دوستان و مشاوران اندیش من دیب ده سمیاورت. از همی رو کنکن شورتو ماروفیتی خاص و آمیافت. از تاشفت بیزار بود، فرربر برا براانه خود در نوی از تراب محصور میفت. |
3:12.5 | برتر تیب، و هافت سال در ازیز ا ها خود در نوعی از تراب محصور میافت. |
3:08.0 | برتر تیب او هفت سال در دیر اززش باگیماند و در مدر در درون خود نوعی شاد من یا سرور از اصمکرت. و این نشانی از آشه ویجدان او بود. اینک دیگر در کارش اصاب چیده و تیدادزیادی شاگر دلاش بکانها اورا اصدادفود میدانه سن به همین با اصددیل گرمی |
3:25.0 | و ماشول یت اشمیشا. |
3:47.9 | زمانی کسالی چاارم رو بانیت اوبه پایان لسی |
3:50.1 | از خلوف بو الا برانچوط مددتی پزازانه ميگه از استادها بميگه |
3:54.6 | سرگیوز |
3:42.5 | قویم خانتر بره ایش شغل مهم ترین تخابقمه |
3:46.5 | این خبر برخنف ميگه باید این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این اد از می ارتبایا افت. گرچا آن شر با مه لوکومتا از تارت کسل ایز یادی نداش، امه سیر یوز بزیدی رابت اشعبه او گتکت، چراکمی خاص بیتنهای و با اتقاب افکاری جا دیداش پوزل تازاش آئی داری کنهت. در مویت تازی باز افکاری وزفس آ آمیز بسیویوه هم لباشده. |
3:48.0 | زمونییم و سفسا آش کر میشودن کبانوی جبانو بابگاریز اشراف بناز اشمیامت و ازومی خاص بیدیدار اشبرامت. سرگیوز کینب بیافی خشن و ابو سیاف دبود نمیخاز انخوه اشعب افازیداد ومیخاز جو سکودا ان دیشی درسل نبهر درامت |
3:52.0 | نوفسن اتطفال مونیم دوسوال پزر دریافت ماموریات جدید اشروکتات. |
4:46.0 | حالدی گر بانامی بابسرگیوس ماشور شده بود و ارکز در کچو خیابان بهومی رسین میگو فسلام بابسرگیوس. انشب ادیز مرس شوانه دیدار ملابات سرگیوز درسانه کلیسا استاده ممتزره فرده او بودند. |
... |
Please login to see the full transcript.
Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.
Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.
Copyright © Tapesearch 2025.