It starts in November.

Christmas catch-up? Let's do diaries.

Oh, that clashes with my work, do.

That's the day of the Nativity.

We're booked to see Santa.

We're out picking a tree.

There's in laws to visit.

Panda Mimes to see.

I've got to write a thousand Christmas cards.

Until somehow.

We're here.

Four friends having our Costa Christmas catch-up.

Ah.

We should do this more often. Get together this Christmas around the festive Nutcracker range at Costa.

Costa Coffee. این دو تار اختي هنوز خیلی کچی کبودن اموی ممنشون کبخیانت اهوکت تونستبت پادشاه مانتاگ بشه استرس انکم مابادا با ادا ندی پادشاهیش بشن کزاش شون تو سبادو انداختشدو تبچه کم مادرشون داختر پادشاه اسلی بودو

با شنم مارس خدای جنگ

از جائی رات میشه که یه مادگورک تشتل ابروت خونه

آب میخیده بوده اخزیش میکنو بایده این جری رومولو سوره موش تو دامنه ای مادگورگ بزورگ میشه

این دو تباردر تو بستو یکه افریل هفسدو پنجاو سیغاب لازمیلات شهر رومییزو ده از پرکسته پرگرافه و تو ابو آئل از سوندن نوه دو حافت من تشرمیشه.

من الی رزابنی جانی انجع از تاری خ از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از امروزو دوگه سمت بایدی پرکراه در بری روم یارومه.

دستانه که اوهل شزیشه رکوچی کشورمشه،

امتی ایک این هاو کن هاو، به برخش خیلی بوزور گیاست سرزمین ای جهان میرسه سر تانابت حاری خروم و دونیای بستان چاسیده

...