این خودت مرزی که مرون اخشامی بینیم شد یخات تستاده و نظر بیان بلی داستانه یه اجر که ای آزادی بال انشود امین آزادی بار اخیل خوشا یا نبود

فب آتش خون آوارگی هم راه بود

از او ای همیش اگیشه این دوشمینی کجاز ده بسری چیه

با اصب بانی این درگیری ها کیه

ها چتور شو تکشوه ریگه روزی بخشی از یک سرزمیم بودن

ایم روز این گ تستم، وین افوالین نیم نگاهه، یمورور کوتها برعی فه مبه تردونیا. از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ا نیم نگا هی بیمونار دشهگی اینگیلیس او ولم پوزسی تجاری شدر شیپ اقاری هیندر شهره یه بنگا لبن بیی یه بری شهره یه بزورگ دا یار می کنه

هندوستان کم کم میرزیر چتر نفوز از سیو اختصاد یه بلی کچی کمسته کم شوت امدرنه هایات باده شورش بزور گساله حیزار حیزت بنجو هف

فرحته که سر وزای حندیت احت امریک کمپانیند شرغی العی هیند بحنجا هش تهزار نخصد چلهافت بیریتانیا حوک فرنیش رب اشه پیقاره گو سرش میده.

یه نزام اداری مطمار که سکب اتكابت حبقه برجسه یه هندو مصروی مطهدی باری مغابل بسلتی ایم پراتوری شکنگیر

تو همی فازا او او خرغن نزا هم او او یل غرن بسوم

تبقات مطبست شهری بیویج در کلکته بن بیو ات دل انجومان های دانش ریت هجاری مطبالیت میشه.

قنگره ملیه هنز کدر هزاره هیزاد اشتد پنش تشکشود اوه یه مهل گرد همهیه اشرافه هندو مسیه مصال من بود

که یه هداشون میگرن

از حاجمیات مطلاق سرمایداره حندو و سیازاته ایجه جامی مصالمن رب هیگی رکاله.

بفورد بده یه حزار نخصد بیز شتع به رکت اصرقل بشتر میشو زمزمه ها یه نزر یه دوملت شنیدمیمه حندو تقسیسه کشار پاکهستان خید شود. پرستسه نظریه مستالمن ها و حندو ها يساکه در شفق رئیهند

سرفن پیرواند دودین مطفاوهت بیه سب نیومتن.

ترفتر این نازری مطاقت بدا انکی دومتن لتنیمی تهکید داشتنون نسبت ببهیوستن کامل بجومش ملیه هندوها برحباریه هز بقنگره ملیه حندرومت رحکت. و موتغت بطک مصالمنون ملت مصلاقی لیان ووید ارمنوتر مصالمن نشین کششار مصلاقی لتشکیل بشه.

اموی محمدالی جنو رح بره هز کنگر بودباری فهدت حندوها مصرمنت حلاش مکرت

پین نتجر ستکت در فازای سیاسی حند مصرمنها با امان یک اغلیت بوزوگ در ختر حاشینشنان خاصداری ایجاده کشر مستغل باری مسر منحشود. باپهایان جنگ جهنی دووام بیریتانید گت هواونت همه یلی ب بشه هم نفوزشتها هدی هفس کنکم منوافه از تا نصد چلشش یه نخت اتفم مهم در تاریخ حند بود.

هدف از سینت خباد ایم بود که یه مجدس مؤسسان تشکل بشه تقانون اصاستیه حند مستقل داشتبشن، ولی کشفر هم چنان یک پارچه بمونه.

کنگر ملی هند برحبری اشخاص سیمس لگاندی و مسلملیگ برحبری مهمدالی اجنه حصابی پوشوانداره. ولي مصلم لیگ دوار رف سراغت هره دوملت وز قبوله هند یک پارچه پشی مونشد. به من دلویله نگرانیای کهزارا نصد چلشش شرشه ای خونين مزه بی در کلکته لاغور شهره بزار گهن شرشت و هزارا نفر از هر دو تارف در خوشونتنی بیریتنیدر هند ترهی رو بل ات حقسیم هند ارائمیده تبقی انتر هند و دو کشفر مستغر برمه بنویجودان بشدن. الواتا مستویلی مسل سرنوشه یالتوی مرزی اتاین مرسو تقسیم داریها چالشهی بزورگی ببوجود اورت.

تاناهایتا مدر پنزا هم او تزار نوزوگ ترین و خونین ترین موج حای محاجرات اجباری تار ريخ رغمزت

...