سالا خوشه مدی بیتمدی نمیدیتشن نمیدیتشن نم روز

بلتفن هر کچکه هستی آرون بشین

باید نتروری لکس کن

ستون افرراد صاف اما نسفت خوشک

شونه هری لکس سورت ری لکس نفسامیر دم

بابا باز دم تمام مهیچه های بدا نروب یک باره ری لکس کن

اخودت رو تو فازه های مدیتشن آرون بدا

بابا باز دم را ها کن باید ان را ها کن هر چیز رو که با خودت سبین لحسو بود

یک باره دیگه ین افسانیر دم زیبا آرون با بار

بابا باز دم آرون مطولانی خودت رو دابت کن بینجا

بابا چش مای باز بمهیت اتراف نگاک

رنگا رو بیبین نور رسای رو بیبین

اگا کن با اچسامی که رو برود هستن و فاصرات رو با هشون هستک

نگاکن که بی نتو و جسم پیشرود یف فازه های خالیه

با در ها لنگاک کردن نتن ها بی جسم پیشرود بل کبین فازه های خالیه ها میگاکن

فازه یکه از حمه بر تردر بر گرفت

ننفسان میخ بامن بکش دم

بگا باز دم آروم چشا تو بگا

اداز بستن اچشمت اتلاتی که از دنیعی بیرون در یا افت می کردی مهدود میشن

و هالا نگاکت رو بیت درون باز کن

پید دنیعی شگفتن گیزت درونیت نگاکن

افکارت

...