بریم بساله حزار سیستد سیستده فاختی که حفتات چهریه تقصیر گزار فرحنگی ایرانی خارجی جمش دنده تهران برائی حزار مینسالت هوالد یکی از

مرفترین و مهمترین چهره های تاریس سیوچار نوات سال پیش و تستانه ایک سر درمیگیم هفتاد نفر توی نکس موشه موردیم شستونه مارت یکزن و ایک سخیل سنگین وزنی وزنش بالس آدماء مهم و اندشمن دیتوش هسته کجم شدن تهران برئی کنفرانس سروزی کنگری در بزورگ داشته حزار مینسالت حبالد فردوسی خیلی تفاقه بزورگه اگر بیدونیم ایرانه حزار سیساده سیزدت چجور کشوریه چجور جایه و جایگا اشتر دنیای اون مغای او او ایل گان بستون کجست بی فمیم که این جامش دن این هم اعدم مهمین جا وغان اتفاغه بزورکی یهزار سیزه ده سیزه یی فردگا مهراوات هنو ساختن اشوده. مهن مسافران نمدرم بشتعشون چهتوری آمدن ازن بتیهران. احتى مالن با کشتی و جادته و انه افتحاد ارخوده. حزار سیزر سیز اختی که در که ایرانی های اون روز از از ازان تاریخ اگوز اشتی ایران اتاریخ ابستانی ایران خیل محدود اتازد روویت ایران شکل میگر این تاریخ ام آیم روز میشن از این مشن از اون میخونی میشه این شکلی این ایک سو فینوائی مغر به به نی

توی خیابون بری احتامولن بیسترین فسیلی نرگلی که مینی دوروشکست

آبلی لکیشی در تهران شمیست آب از کنو تو آبا بار اینامیت فازلا پنوزا مجو این ارخیابون اخونها بسترشون همام ندرخیابونه تاری کن شبو

توی ایک همچن ایرانی این هفتاد نفتجم شدین این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این اینان چی و اغن دستانیم هست که توش هم افتخار دره هم خوشالی دره هم ناره هتی دره هم هسترتره هم ترسها اخیلی جالی بیدره امه اخر اشترسای که خودم گرفتم نفتای که جالبود برام رہا میگا ولی همه اینم را اشنام کن بایک بخشم مهمی از تاریخ ایران و آدم هاش دا وقب دو بخشمه مهم هم بایران بایداز ماش رو ته و دوری رزاشا

هم که مختارشات بایران فرحنگی که فردوسی از از از ازار سال پیشی که از قلهای بولندش بودو حستو احتمالنی که از رسا ترین سداهدر روائطت تدو ومش

و ان جاگا فردو سیر کمیگر این رم مقلوم که نخبعیگا ایران ربولان کنن درفتن سرو دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدی دریدیردو سیرو تا دل کردن بی کچنی جشنی یا بر ایک سیاد پیشکف برع یا انکی نام ایران ربولان کنند رفتن سرغبولن کردن نام فیردو سی کی دردنیای بینجنگی جهانی افبالو دو وم و اختی که جومبش ماشروت هنوش خیلی جهانی سیس آلش ناشو ده هنوش جنگی جانی دو ومشرون اشو ده و چهری ایرندر کم کم خی خیلی اوازمش جوم بشه ماشتی ایک هرکت یا ایک اگلو بسیاسی بسیار مهم بود تر ایران او خرگان نزده که ارچن زهرم بغنن خندن باد شهیر آبست کرن هتخود شاه آبست کر دوینه

و لی نشوندت که یه چیز های مهمیدر بخشی از جامی ایران آبست شته جامه ادیگه با ان نازم سیاسی سابق را هدنی سخوشی چیزا بودان. در خسته هاشون از ادالات خسته های پایی مساح کمیات کانون و بخسته کلیتر مسنی که از قدرت شاہ رو محدود کنیم و بمالیه سارسان مونی بیدیم و این ابود توی چیزوی مشخخ خسری مسه ارتش مسه را هنس ارسری

در اگم اینگد کارن اشوده بود و اینگد مسه الو مشکل زیاد بود ماشود تخان خسته ها یخیلی زیادی داشتا بخیم که بخم بگن کارنامی ماشر تر بایرسی کنیم

بات نگا کنیم که دوم بالی چیبودند هواس موم باشه همی چیده که دوم بالش بودند سیاسی نبود بون مانی بات اتفغیم تیفتاد درون سال هاود های باید از ماشوته

هم اقبال خوب خاصطه های بایداز ماشوده. هم ابل خوب خصره سیاسی ماشودت شاد داش سال های افوال بایداز ماشوده. از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این امر مهم نزر میدادن اینه و لی اینه بود که هدرگت توی موزواتی

چیزی ازیم بحسد در نمیمه

یعنی انه که مصلا اومی دوار بود حلکه ماشرتش ده این باسته این اتیجی مجاله سمعشتی بارش نا امیت کوننده بود.

چونکی میتیت که از این نزارات مطناغ ازونینا تهش یک ایدی موشترکی کی یک مساله یه امالی در نمیاد از این اگر دیگ بحسر دری ایده ها و این او بود خیلی ماللم ام نمیشت کب از این نمان ده ها وغن نزارات شون چی از امالی حسی کلن شو ارمیدن در کد روستیم از موگیات شات خیلی وجود

نداش تجوه شم نبود

همینم شکی خب اون باز پایدار نمونت

یعنی مشکلاتی که ریشه یخیل خاص طای ماشتبود حال نشو ماشکل این ماشکل اترحال کنه

ماشکل این نبودن اقودرات مرکزیم به از آفشوت

زائیفشوت دولات زائیفتر ازونی کبود شو

و کاربی جائر سیتی مشکل نبودن اگودرات مرکزیم بش ازافشو دولات زائفت رزونی کبود شو

و کار بیجای رسیت خیلیست ترفتاره بزورگی ماشته رازی شدن بین که آغی آمال سیاسی ماشته رسمه حزریم از اش بیگ زرین یکی بیت پیتونه کار کنه

یکی بیت پیتونه بلخدت مهم لکید یساها بی داشتا باشه

...