فردو سیخانی اسمت سدو سیو یکوم دستان بحرام گوم و دخطران آسیابا

ترغسبت عفتی اقاب استتاز دستان های قو تا هی بحرام گور ربحن خنیم و درنگ استتاد مخائم چا هار دستان دیگر

از دوران پادشای ایورو بخنیم افوالی نین چا هار دستان دستانه بحرام و دخطرانه آسیابان از دگر حفت با موب دعانم محان بناخچیر شت شحر یا رجهان چا ننشت کم ما هی بناخچی رگا همی با شدو مي خرد باصپا زناخچی رکو ها زناخچی رداشت گرفتن ازند آزندر گزاشت

سوش شد شاود دل باصپا شبعامت براه گاشت کی تیسیا ها

بزورگاند لاش کر همی راندن سخن های شاو هن همی خاندند

ایکی آو تشیدی در رخشان نزدور برنسان کبه من کنت شا سور

شعن شه بدن روشنی بنگرید بیک سودهی خراما مد پدی

ایکی آو سیادید در پیش ده نشسته پر آگن دمر دا اونم مه

وزن روی آو تش همی دو خطران اکی جاشنگ احصا اختبر کران بسر برزگول هری کی افسری نشنده بهر جاوی راومش گری

همی چاومی یه رازم خص روزدند وزن هری کی هر زمان نوزدند

همی مه رویو همی جاد موی همی چاومی گویو همی ماشک بوی

بناز دیک پیش در آو سیاد برامش کشیدن نخیب ارگیا

زنان هری کی دستیگول بدست

زشاو دیو از می شدنی مست

وزن پس خرو شاومد از جاشنگ آو یکی گفت

کن یا ده باہرام شاو کبا فر ربورز از توبا چه رومیر

بدو یه از بر پاوی گردن سپیر

همی مهی چکید گویز رویو یه همی بویم ماشکا یه داز مویوی

شکاور اشنگ باوشد مگر شیر گور

ازیراش خانند باہرام گور

خب بستانجا چیشوت

باہرام بس سیاغ اهمشه گیه خودش رفت ایک جاید وارورا شکار یه یک ماهی مونده

...