فردو سیخانی پس متستد بستد چهارم

تستان نبرد شابه و روميان

دیلیم که در انتهای قسمت قبل

شاپور تنست خودش رونجات بده بکومکه

یک نفرکه در باره خود ایسر بود ایک خانمی بود

که او هم نجاده ایرانی داش بحظر شود بی شاپور کمک کنه

و از انت رف هم ایسر روم که شاپور را اصير کرد بود

هم لکیرد بود بییران و خسارت هویزیاد ازاد بود

و ایرانی ایرانی ازیاد ایران هم اصير کرد بود

ایران شاپور و این خانم مخان را ایش رو پیدا کنن

برگردن بییران

چب برزد سرز بورج شیر افتعاب ببالید روز

و ببالوت خاب پجشنام ادا انک بودی بشر

بوزرگانک برد آرد از جاشن بر

کنیزک سوی چارب بنهاد روز

چنان چن بوض مردوم اچارجوز

چنیوان خالی بچنگا مدش

دلی شیر اچنگ پلنگا مدش

دو از پیگران ما ایز آخور ببورد

گزید سلیه سواران گوض

زدینار چندن کبایست نیز

زخوش آبا یا قوض تو هرگون چیز

...