سالام برزا داب شما در قسمتی یعز دا هم رود رو تاما شام کنی تبازاتم خیل خیلی خیلی مامنون

توی خسمت بخم بخم رجیمی کتاب هر فزنیم نوشتی ای دون افرگنی دو تنیوی سنده یه زنو شوه هر پا همین کتاب و نوشتا

اسم کتاب این موزو امر گزندگی نوشتی ار مین دی یالوم و نوشتی مریلین یالوم

تاجومی خانم دوگتور سفیده هبی بکم متاجمت حسسی عصار یالومن و ناشت قترم این تتاب رو منتشی ارکا ده

این تتاب خیلی دستان جالی ویداره یعنی خودن نوشتن این تتاب هم یقصی خیلی جاززها بهی رتنگیز دره و این این ایک خفقا نمخیلی از شما یالوم رو بشنسی تیخیز بوزو اکترین ربان کافان و ربانشن عصان مواصر دون یع مست

سالت دوزار نوز در همسر یالوم یعنی مریلین تاجخیزن نو اخصی از بیماری رو مرتابت پا سدولاي پلاسمعی مقصوستخان میدن

که خب دیر تاجخیز تادشو ده بیماری خبسن ده بیمارا خیلی بالاس پشارای تیجور بوک رنجی ایک اینگار مارک تزندیگی این زوچ خیلی خیلی ناز دیکه و دیگه در در خوناشونه میزنه

تون شرطی نو روزا و شرطی خیلی ساختی رو در انتاج رب ام کنان با دی از در آج شستو پائن سالت هلا این اختمال و جو در که یک اشون این دون یار تر کنه

میریلین یعنی همسر یالوم پیش نااد می دکه ایک کتاب دون افاره با هم بنی بیست

ایت کتابی که یه فاسلش رو الوین می نای بیست از هالها بای خودش و نوع این موواجهه و تجربیات اشتو این روزا ساخت

بای فاسلش رو میریلین می نای بیست از اجربیات خودش

مه کتاب در بگه با این زر با هنگو ریز می دون افاره جیلوم میره

یه چیزی که مخسن بگم نجیو این کتاب و نجیو این اپیزود این که موزوی که مخام نجیو اشه هرف بزن این خوب که میتالخه

پس ایر شما داروگه این روزا شرعیت خوبی نا داری این اپیزود رو موکول کنیت

بزامانی که داروگه هال روزا اوزای بہتاری داریت

میسه یه دارو یه شفا با کشه تالخه یه نتالخیش کمه کم کم کنو آدام بلی خوب این ام مهم مکشوما تو شرعیت این او اشه که این کتاب و این رو الیوالیتی که مخام از اشتو اشتو او اشه شما رو مسن بشر او ازار بدا

این اکت ای دیگام این که من داروگه کتاب و اینجری تاریف کنم و اینجری رو الیوالیت کنم که از یه جای خوب شروم کنم توزیه میدام مسه هم ایک اسمتو هم ای کتاب و ای کابلی

بلی از ایچه یه ببت بین اچه رسیدام که بات بخونم داروگه مات نکتها پر شد

ما سلن تحبست ارسا داروگه رو الیوالیت رو هم ایجری شفا هی پیش مبالی از یه شباد بخونم و دالی لشم صادقان بکم این اکه اچه قدم تانکه این دیده موری کم خم تاریف کنم

هتمه گیریم میگره و داروگه نمی تونم ایجری یعنی نا موم که نمیشه تو لید این اپیزود و گفنان از این کتاب

بلی خوندن امالا با اسم شادم یه فاصلی بام موزو بطونه پیدا کنه و داروگه بطونه این رو هایت رہن جامبت

نی نو ایچه سه بام بگم با بات شروقنی موزو رو این اکه خوب کتاب سیو پنش فستر هر فستل اشتعبی بند احسف پنز احسف بیس فست

...