چه تاریخ گوفت و لی تو دستان پادشاه و جنگو کشور گوشای اینه گیرنه که

میش اصلان یخورد انت رفتر از دای ابل تاریخ را یخورد دورتر از شاه مالکه و جنگوشک از تو پیروزی ها و اینه

شو دن شعبت میشه بلی چرکت ساخته میدنیم کارت ساختیه و هرچم اغب تربرین

منعبه کم تاربشه مهدو تاربشه خندنش ساختاربشه چا نظمه دورتر این کار دوشوار تار هم میشه

یه جا های والی شانس میاریم یه جا های یه پنجاری باز میشه یه جای که داروغن نبو ید باگه میمونت از دورانا قدیم

و لی بیه دلیلی باگه مونده و ایجای که ما فکنم اکردیم بیتونیم بابینیم اعلان میتونیم

نفیل میشو نا اکسشو نا شر هیشو توی کتاب این اون خودشو میتونیم بابینیم یا باگه مانداشو میتونیم بابینیم

بہر بکتن کارمی کنیم یک چیزی توی زهنمون تسپیت میشه خیلی کنیتر و خیلی مونده گارتر از خندن اتاریخ

مه سب اختکم میرم تختجمشید رومی بینیم

مه سب اختکم میرم اکروپولیس رومی بینیم

مونده این چیدی کم خمده اور اشتووات کنم تختجمشید اینانیس

تینی دعواری شاخان و فاتهان اینانیس

یه چیز یکه بیهمون یه دیدی از زندگی مردم ادیمیده

در دوران باستان

اونم ندر مرکز ایم پراتوری

داریکی از شهرای نچندن مهم

دعواری ایم پراتوری روم دریم سب اتمکونی

دعواری بزورکتنی ایم پراتوری که

داریکی اوروپا بود بذکنی نن پراتوری

یک بارچی کداری اوروپا بودی

و کنست دور همیی میدی ترنر ایم بلد این داستی عاشی

یه چیز یه چیز یه جای هست کیی

...