با منزر جحان را تنها از رخنی اتن چش میزار شراو رکنی بیمو

با رکنی نبی دوش بوردن با را مانت این سن دوش واری بزی پس

مهم ترین جوستو جوها در زندگی همه این سنها جوستو جو مانع زندگی

مفهخ مقنم مبین مانع زندگی نمیرسیم مگر این کدر ایسگا های تا وقفقنیم

و در باری مفاهمی کتو دونیای ما زاہرن از مدفتد دو بارت افاق کرنی

مطنی دسمت از ردی را مخنی در باری چند فازیلت روب فروم اشی سونبت

کنیم در باری خوبی اشک مصولیات احت و اخصاصی کنو

مخنی بیک سفر بریم و در چند ایسگا باانتر امفاهم

سلام بار زاده بخدمت ماردوم از ایز ایران

من مستاب اشه قوریه از تان و شماد ریت بگسمت سیز دهوم از ردیورا خشم کنیت

من با از سلیر انگسمت مان یه کتاب درخشانی از از اصادی در اوان شنازی در دامارج

با از سفنت برینک مان یه کتاب در بنام ایستگا ها کناشت ارجومان من تشرکر ده بطاجومان اغی الی رز اصالیه

دیدن یه مزیس یعنی کار مزیق مقنى ولی ان کار بخطر شوه رات یه سروات انجام نمید

بخطر کار مزیق اینجام اشمید در بغق خود مزیقی خوده ان کار بارش اصالات را

برینم امتنب شوه راتو سروات اهم اینام برس امه اول احزیق در کارش اینجام میده مسلن کار مزیق مقنى

بی اون نتایش فکن امی کن اگه اونام نباشه این ادم کار مزیق مقنى

بره اهم این از این جنس مزیریون ادم این سانیتاره

هل انجید اگه ویسیم یه جوم لیز ارستورو با هم دیگتو زهنم اون مازمزیقن این بچهشیم

ارسوری جای منه بیسه اگه کاری رو بخطر خودش انجام میدیم اون کار هم اون خوبی مطلاقه

یه اگه یه کاری ارزش ابزاری نداره

یه کاری ایت فین افسر کار خوبی اون کار انجام دادنش تجروبی ایخوبی مطلاقه

مقاری خوبه کمی ميکنیم از ارسوره مینکه همه چیز ارزش ابزاری پیدا کرده

...