اخصاص خوب اخصاص باد اخصاص خوب اخصاص باد چاکت اجید چایشون اگر ایه اخصاص باد باشه چایشون اگر ایه اخصاص باد باشه اصنن تو خود ایک خلامه دستانه تو خود ایک خلامه ایک آلمه باره مانایه اشکری پستیون امی ت از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از این از ا او دو سشنداری برگیگیرم دو برگه مکه لمیگی ناماگت دستو سشندارا

حبچا دو سشنداری باده اگه تو بارون دو سنداری بارون باده

اگه تو قاموا دو سنداری قام باده

اگه توش اکستو سنداری شکست باده که کفت باده

باده ی ارز اشکوزاری زهنیه

باده یک ارز اشکوزاری زهنیه و همه از مخندام وانی مزوه هم سوح باد کری یک از مخر رب ترین آدتها یه زهنی ازان ارز اشکوزاریه از اشکوز ری بدا نگی کچک ترین ایدید اشتبش

از سلا نمی دون او باقه این ویفکوزاری بدنه کچک ترین ایدید اشتبش این ایدید اشتبش ازلا نمی دون اباقه این

و ری فک میقانک میدونه.

و ری اتفاغواف تجوبيات احساسات ازندگی مدام باشست مخوبه پت میزنه.

این باشست بزندگی مرکوچیق میقانه این باشست بطوران مرخفه میقانه. بخداجه دیمیگن بحمین جتید دست

اینج خوبت

اینجه میسی یت گسته. این چی خوبت. این چی. میسی یه پتشه که ممانش بهش میگه از از از ممه خان بری می خونی دیگه. بل فاصل گیم که. نهن مي خوالدسترام و خوالدستستام ای بسیدن مینجاز ماخنی خوال نمی دون اخونی قدر امیرا بمارتب بهتره همجاش بهتره هم بزورکتره هم از مبازیاش بیرتا جامیشن میتونه تو هایات اشپوڑ دő با زیقان بای نمیدون اخونی کدرمیرا دمارتب بہتره هم جاش بہتره هم بزورتره هم از مفضیاش بہتر جامیشان میتونه تو هایات اشپوڑ دوه بازی کانه بلی نمیدونه

مما نمیدونه

بچه از سب زیاشا نمی خاره

دوستشون ندر مامن باشمی گچرنم که ایدستندر مامنم اش براشم کنه بخوله

فشن بچه ایدستندره گیری مي کنه

همین مریاس رو چند برابارکو

دا دیرن همین مصوگ همین میریاس رو چند برواب ارکو

دا دیران همین مصال رو فرقد میریاس رو بزورت ارکو

مادمهین

کم مادر من تبیت زندگی جریان برایمه ایک کفاقاتی رو تجبیز می کنه وزماشیز های میخد

دمان مدام میگیم نه

...