اموز مخم دا مولد مبولی خیال سوح بات کنیم خیال و از یه نگاه توازه از نگاهی که مولانا بمولی خیال نگاه می کنه چا ما اید دریفت ممولی روزار نه از خیال داریم کم از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از اوب و اتفرن این امینا او تی خیل از اری فیتو شر که بطرف ميگی نبو بغوریت ان نسبری خيال مي کنی

اینجا بمونه یه گوشه بلام اش میدس و دیگیگی بولان داموری شوه باد می کنه این کمیگه

تخمام ایشیز ایک تو از دونیال اریف می کنی خیال

هم ایشیز خیال

مولانا مؤلمه خیال

سن مدم درداموردونیال اریف میکنی خیال هم اچیز خیال مولانا مؤلم اخیال سن مدم درد امرد خیال درد زه درد انکی جلی کتو دونیار میبینی جلی کتاجل ماش میکنی نجلی کبا آغان دونیه هست تمردین رب وصفات میکنب مواللمخ

خیالم و اللم رویاس مواللم زهد

درمیان مارک اجدوم گرترعا

با خیالاوت خلم رویا سمواللم زهن درمیان مارك اجدوم گرتورا

باخیالات خوشان دارت خدا مارك اجدوم مرتورا مونس موهد کن خیالت کمیان یم مس موهد درمیان مارك اجدوم گرتورا با خیالات خوشان دارت خدا اگه خدا بزرتد بسطیی سری جونه ورترسنا کم مارک اجدوم گرتورا با خیالات خوشان دارت خدا اگه خدا بزارت دوسته یه سری جونه ورترسنا که مارک اجدوم

و لخیالت خوش باشه مارک اجدوم مرتورا مونز بوهد مارک اجدوم دوستات میشه کن خیالت کیمیا یه مصفوه که خیالتو این گترات مند کمی تو نمس رتبی بتالا کن

و ران ایشه ریلتا آئی مسببه که کیا آئی تو اینگت آئی ادرتمند که میتونه مصرطه پیل بطالا کنه

وغان ایشه ریلت اینگیز

ودرت کنام مولانا دمرد خیال بیشکت تصیف شل بیشکن نشوند ده میشکت در میاون مارک اجدوم گرتورا بخیالات خوشندارت خدا

مارک اجدوم مرتورا مونس بوهد

کنخیالت کینیا یه مس بوهد

توزیه اتک اجدوم مرتورا مونس بوهد

کن خیالت کين یا یه مس بوهد

تو زیه اتیاجد رکاملان روشان

مونانا همیچیز رخیال می دونه تسفورت ردام رد خودت یک خیال می دونه تستفرق دامرد دونیای خیال میدنه

في آل می کنیم

محمد چیز رداریم في آل می کنیم

...