بایدیم این این این این این او بطو بستن و اشکالو گشتار.

مشو تو مجلس میرا سن نسلیس و میدوار بایندیویییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییهبین بغ مهمت حسن خان سردار ایروانی یا خان بواخان سردار نامدار ایرانر دورین ناسریه کبیلت وزت کرفتن ارازیشه این بق

که امروز در محتوده بحارستان بیستاب میاد

در داخل تهران گرنگر

باخشی اجید بوزموی

خوشم که لرم امر خسن کنه اتماد سالتنه بود

و از مش باواره یه قتل امرخابیر خوزه

و تیمشه هجبود دوله ارباده تیرنها مراختشو دی هسته از هادی و این آجی بود دوله ماروف دوه خالجی بود

در صوبت تاوهای خودش ماملند ماشکد با امیخود

زرند این کموردی مجوط ادار کنه خوده پاشا خان مجنه فروشه یه روزیم میزا و سنخانه فرصد ارد

فرصد اردن مرزنه بخانه قزوینی بودو پسز در سخندن در دارول فنون در فرنگ تحسی کر دو مدتی کنسل ایران در تفلیس بود

وزیر مختار سفیر ایران دندر استامبول هم را هشاه بودو در لزوم انجام ازلاحات دريران باشخ کفتگومی که

مشاهده اینی وزدیت اوسمانی و مقائیس با اوزا اپه رشان اختصاد ایران شاہ را بنجام ازاب ریا ست بزارت ادلی ایدر دوران حکومتر قجار بود.

ادر دوران سدارات و وزارتش تهز بیصلا های جدیو در مصیر مدن کردنه حقومت ایرامت

حقومت سفع سمیم مقشارضت سفع شاخ بفرنکن نشود گاهی و ریددشتین سف مالو فیکمیگن مارکت سفع سولد اشنبانا و رمیسا اخکو فیل پرلمان میساددم

التیم این ارلغول مسترمان از خوده اون ارخوندم امو این ارلغول زقرن بینم اشتو اخوار از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ا تر امرتی زندگی میکردن که یک ساختمانه حدودا ششه شهار میتری بود.

این بنا ید دو تبقه که شومالجنوبی بود وددو سوپ مه مانه سف احسالار بودیم در باغ اون نهار اسسانو غیره

همه اهرم خانه امام دبودند کل لخاجه هاو پیش قدمتها همه بودند. هرامدر باگه امرت بودند.

بره یمه اچ هدر در رویسه که یقا پاین زده بودند.

هوز هم رویسه که بود.

هوا بس یار گر بود, گدم هاجگادم شاه غی ربودند. هاجفر رو خم رکسید. کمارو سالتنم مه منداری میکرد.

باز باد رفتن بیرون

...