زندانی که روزی کاروان سرائی در بیابان هی خارج از شحب ده

بیتی بار هی ببلانداش روز کاری مه فزد کنندت ارمغابلت از دانه قارت کران اشعب رو

و ایم فرادیونیس کشان

در ابقیل سالتانتق آجار کاروان سرائی قزل قل ای یا قل ای سورخ قل ای قدیمی در خارجسته رام بود این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این ا مهال بیرسن مامولن مصافرانت حجران با کالها اجنس مختلفی کبار شوطور هاوچار پايا نتگر کرده بدا به صورت یه کاروان قلبن از شرحای شمالی براه میفتدن تو به پایر کاروان سرعی قزل غل ابیک زرونه. چا کوروب کمیشوه نی احبانا نسترس دوزدان و چاپا وولگران

تروازا های پایتخ رمی بسته.

دروگه وورود و خوروج ازیر بارده این کال امیشودن تهنگامسوب کدر وزه های شرپا سشوهت در این کاروان سرم می مننن

کاروان سرائی نال اصبیش شک که دور تادوران حجه های برائی اغامت مصافران باح زنان دورتا دورقال ای دیوارها یه بولند که گلی ساختبودن

و تنها یک در وزرهاالی کاروان سرو بوده

بری کاروان هایکه از سمت شومال وز درگزه استره هتو مگا دلات کاروان ها از اشن استفادم شده

در دوره کارجار زهرنگی دوری هم استابل اسبای مزام بوده یعنی

اپ اسبای که در ارکتش استفادم شی بیتوتی بود بر کاربانا

اگر شرکتی هم دید از از از نویم

روستانی بودی کاربانا که اونجا می آمدن بر امیت شونی دیواری بسیار

بولندی درهااره از میز از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ا دردوری ناسرد دنشا پسازنکه امرکا بیر برمسند سدارت نشست،

بنو برس مرایت، ایمارات باگ و آبادی رو اهتاز کرد.

تروغی، اگر امروز از بولواره کشا ورز گزر کنیب وزمیان سارف هی بولند کشی دی پارکلال او بورک ارده و در خیابان کار گریم روزی رو بشامال بریم

تر ارازی جلالی ی دوران قاجر قدام مزنیب و برستا یاز امرابات روستای آباد چوده دستا مرکبیر انتور مینه ایسه.

امر دریم کریه الو ببر اه یا یا ارازیو ایتوود محسلات موتناب وی کشا ورزی رو کس خارج وورده

به سرد آز منش در منطر کشت مکر رو

ترچا هی مختلف ایرام بکاره

که امرش به دونیان آبت

باده زمیر خبیر که از از احمت شاه

...