از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این بی که رو دبرنی گاحتاری از هیوانات ویجدان هدر دست که هی سالتنتی ایران برین نمویش ایجرائی مرسم مختلف تاکیر هیبانت و اخشی ترکند کاریحا و نکوش برجسته رات پای موکیم در اصارت حاریخی ایران پیش ای افوالیم بغواش رسمی دریرا به دورن ناسری در کاشار مرمگیده که ناسرید نشع پساز بازیدازورپا

الغمان شتا یک بغواش

برخود اش بسازه

فرزانه بگه به هیوان آتلین نیتر انتره پاقل آلزا جو ایک بیمیدانه تو بخانه میرززر اون زامان

یه محالی رو اگه آماده کنن یه هیوانی ایک بایین هیوانه این هیوانه ا این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این اقاجاریون نزدیخ پد در بار ترکتا بمیر آتال بلدان کدرون تخاریخی از وزیت شاہا در دوری قاجار رو تصیف کرده

خوا رز امکان وورود اوموم مردوم باری بازد از بغ جنس تویور دران را ها کردند بروی سی رو تماشای اومن ناس

ان باقو خفست بازست و کسی را سی ران من نیست

سسال غابل الو و برقفستی کین دو تستیده پاختر گاشته یه کی شون می میری و با چون ارغیز یاده نصرد شبین شیز ایته یه پوسیشی پیزامز از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ا پیشی گیرفتن از دیر روگابا یاشی

نی از من دمارخیز اتفرهی موتنعوی من جوم لباره واشبود

سفر بورد زنمه

قل هکن بیک بی ایران آمت

و از سونیم دو دشکی بونه هجان و بریه

ایران رو گیل دوواری کنه

و بارویه دعبیندی بوریمان درشنشود

و این ده زمینیه سکیریه ایدیه ایزاد باگه بز این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که از این که این که از نادوشت این بیده شهدی محاقه این از این کروی که القمان بودن به توست بارواش از جومده بزنابه اقایه مهمت حسین دولت چازیه دولت اقایه اپتولا هدولت چایه جنگه اقایه حسین این اگهده جنی کری اففانه وده ماشتوزی بودن افرده سیار انوکمن دین کارکه

تستن درفتن که دبا کشه که که ساہانی باها واشته سیرانگلو توزیارا و بارین افرز این پوزیاراهامی بغوش تیهران، درزمه سنه حیزار و سیساد سیشیش،

فسرمه یه ابلیش شش مینیوریار ایجادشت.

از همون اپتدیق آ، سرمه یه گوزان نزرومند. دو دوم پزش به آلمانی با فابره با بغوش تین ران

از اپدید آیش ویگر دا ویگه هی بانت و هره

به بغوش این هانم بگمشکو پنچ

در آفقاب قردام پیزش میرانجا میدادن

و با محارتایدن و رومتایدن

...