meta_pixel
Tapesearch Logo
Log in
Persian night story

به امید دیدار - آلبرتو موراویا

Persian night story

Persian night story

Books, Arts

4.5617 Ratings

🗓️ 20 February 2018

⏱️ 23 minutes

🧾️ Download transcript

Summary

Alberto Moravia

Transcript

Click on a timestamp to play from that location

0:00.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy.

0:02.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy.

0:04.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy.

0:06.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy.

0:08.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy.

0:10.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy.

0:12.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy.

0:14.0

Wytrzymy się, że to jest wytrzymy. شای بایدی خودا دورت بشمو یاران ای اگا دورت درین افتی خدمت شمای باش

0:28.0

بایدی خودا دورت باشمو یاران ای اگا دورت درین افتی خدمت شمای باش بایدی خودا دورت باشمو یاران ای اگا دورت ونوم و یا دیخودا دورت بسما و یعران ای اگه دوست

0:27.0

درین افتی خدمت شمای با شش دستان کتا از البت مراویا دستان نبس نامدار ایتل یای سبکی ویجی مراویا خاص خود اوز بشاید بتبن بی دستانه یکوت هاشگف دستانه ی مراویای او هم دستانهای وغیگر آدرات هم سرال و هم تمسیلی مدرم

1:11.0

دستان کتای کم شبتاگ نمیتا می کنیم بیومیدی دیدار نم درات بات ارجمی رزاگه سریی واتن زیمی ردیویی مامد رزا گدرزی madrezo, godarzi. I'm going to do a little bit of the same thing. I'm going to do a little bit of the same thing. I'm going to do a little bit of the same thing. I'm going to do a little bit of the same thing. you از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از اق بر بلیه سخری مشف بداریا. روزی که از عمجدرامدن هوا داخب. باد شدید یه میوزید که نفترمی بورید و آفتاب دراخصمان ساف چاش مرمیزد. فید بخطر افتاب بود شایر هم بیدلی له هیجان ناشیز آزادی

2:45.5

که اصصی کیجی میکن

2:49.0

از همی رو بخیز مهابتگ از اشنم و رایس ردیدام کدار افتاب استاده با با یک زندان بان گرم گفتگوست بیخیار فاریاد درم

2:51.0

باومیدی دیدار آویرییس

2:44.5

بای بیل افسنه زبانم رو گاز گرفتا

2:47.3

چون مطواجشون هم گس بلی بیلا فسنه زبانم رو گاز گرفتا

2:50.5

چون مطواجه شرم که گفتنه این جمل از سلند رو سنبود

3:07.2

مونگه بود انتورت هبی چبت کمان که یا لباز گشت بزندندند آن یعنکه مطبین هستن باز با انجبار میگرن

3:11.1

را اسکه مرد خوبی بود خندید

3:04.0

و بل آفازلی دن بالام دهید و دست شربا علامته قدار فزی تکندار بگف

3:07.0

بیخبی بود خندید و بل فزل دن بلام دمید و دستاش رب علامت قدار فزی تقندار بگف، میطبعی بگی بخدار سبوردامت. یا بابدن بل آرائس درست میگی بخدار سبوردامت. ملی دیگر خیلی دیربود شران درگوفده بودن و کاری نمیشور کرد.

3:12.0

ان باومیدیدیدار در تمامتل سفر وباد در روم تظمانیگ بخانل اصدام تویگوشا مگام زائگ میزد. ترد مادر مزمن استم باله گر مپور مابتکر. دیگران باتن ازانی بودانت که تزبور اشکر ده بودان بردرم امپسر که لیفوک داشمی رات مصابه ری فتبال ده مینات

...

Please login to see the full transcript.

Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.

Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.

Copyright © Tapesearch 2025.