ڈایدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدید چیهینه پیزوت کاررده کبارتین ها یا هنکساز خیل خیل خیل خولانت که که از بہترین مزیسین هی تاری خفقان از سانه شرکا ده. امخیل ازود و تساله حزار از سد چهلو هاشت از سدتز از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از ستور و اشنوی با اعتالا نسر فراز شوری بود باری حمقاری فرید و خانده هی پوزوری که مصحایده داریوش ای بی گوش و خیدی از خونار منده ای ساکمیشه. تو او اخرای ده هشر دمیلدی هم باردی دانش په یو از سی میشه واتی دانش کده مصریب مطتد دو سار تو رشه. تبقی گفتی خودش بهتاری سداروی مصیریش سداری ایبیه. اخسر هنگوی ایبیرا فارید زولان سخته.

اعلبت تغاول ازن کروی بیتارتی خاص پیش زمینی کشن نا وزمون حسر به فرد بره مخطبی جاد مقنی و مخطب اارومارون تو فتزوی کلی ترنکارا می ده

جو رکه مخطب توپایان مشلغانه بطرن ارتبات با اینکشت دیشت اکتکت کنی بیرم گشویدیم برتین های فرید زولان جو یه تنره همه این آهنگارمی تونیت با کیفیت ایسادو بیس از کنالتیلگرام دن نتقنید Thank you. ڈایدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدلشن پنون میشی خورشی داکن

پوشت کدون سد سکوت ارمی کشی چاکا وکم چراکم امان شکمی کنیم

مانکه امانم برای تو

لبری زماز اشته توو

صرش ورماز ااز هوای تو

لبری زماز

اشخلت هوا سرشار ماز هوای تو

دست خودون قزال بدن کنب زکله

او شخمون اوشته خودون با هونه باز

هنخون کنه که ختمون

یه یه نمی کنم نرم

آخیمی کشا اشی

ها نمی یزنم تمو

آخیمی کنم تبی T'en as mis conneau et bien سفر نقن و رشیدکن

تارک نقن منون رو

نبودنت مارج اما نه لاهین سفر نشو

نزار کشه منطون

انجاه داخر برسه

بریتوبو مارج اما نه

رب تنی تو سار برسه

...