الن که تو سدای من رو میشنوی منک جای خیلی دو رسخونه

لباسه ساربوزی تنمه و بدنیای بیرون از پادگان دسترسی ندره

وقتی تسم گرفتن بیام خدمت می دون استنم کچن ماه ابوال شرطن باریز

زب توی دامی جا فکری ساخت میشه

این بود که تسمیم گرفتن اپیزوطارات جولو ترزاب کنمتا

وقت نستم باز جا فکریه از سوحال خوبش بشومای دامه پیدا کنه

این هارفا هم بونه بیادگار باری روز های که بساختی های روزگار فیلی خدم

لابخان مزنمو افتخار می کنم

من امردی هستم و شمواشا نونی اپیزو ده ابوال از فسله هشتومه پتکست جا فکریه از تین

مه موند از داشتنی این فسله جا فکری مرسست دختاری که عقادمی اگه اپوک رو تسیز کرده فاله هزی نورساینسه مالم پجوهشه وهسابی تزمینی کتاب کتاب خونی فالیت دره

مرسا قابلن هم تو جا فکری کنار مبوده اگه فسله پنجمی جا فکری روکش کرده باشی حتمم باش اشنعی

مطفقیات ایک مافومن نسبی این احر کسی تاریفه خود اشیراز مطفقیات بر�ه

امه گای جامی رسانو غیره تاریفی از موافقیات رو بمایل گمی کنن که نتن حباری ایک سریت از نہیں افتنیه

برکه پزیرش این تاریف میتونه مانه روشتمون و بایسا اصیب پسالمت راوانه ممشه

ترین اپیزت بایک نگاه نا قدنه تاریفی کالی بیکی از موافقیت تاریسانه و جامی اترخشد رو برسیم کالیم

بما نمیرسا هم را پشی

مرسوست از سالم مربه کبش بج Afkiri

سالممی رالی سالم بہمی بایستا ای ازیزت جافیارککی کوی ده کالی دلام استشمت هنک شده بود خید خوش آدمکه دوو روینجاستا

خیر خوشالام کتور انجمی بینم دوباره وغیتشینی که از باد از ان که تو توی جافه کری سوابات کاری تقالان هم چنان تویی تیمی جافه کری استی کسه که جافه کی دوم بال می کنان این سگرام ایش اخوسصان می دونه که ما هری کی دا افتبام که تق مارفه می کنیم کلی کار فرحنگی بام کاریم از مغطالات و هستی خالست تو جافه کری و دی دروخ چرا وغن دلانت هنشو دو بود که دوباره بشینیم توی نو تق بها می

که از رو بی پر از یاد گیری بود باریم این دوباره که رو شدست پایز شروکانی بخدام گفتام میر سکولی کاری یاد بی گری کولی کاری بشتار بخونی و بیایون چیزای که داریاد می گیری رو با بچهای جافه کری باشتر اک بزاری

که این ناک ده موافقیات این مددت که مما با بچهای جافه کری سوحبات می کاردام یا مدن گسی سوالات اشنو از مان نی پورسیدن یا جا هی بمان مشوارات می کاردام این مطباج شدام که مان این هم در مدر رو شدو توسی ای فردی با هندیه سوحبات کاریم اینگار اون تسویر زهنی که موا از مفهوم موافقیات داریم خودش اشتر بها خیلی باخده امن نیاز داریم که ایک نگاه این نقادانه نسب

چای جافه کری سوحبات کاردام تو نمک خودم شوغی که تاب خندن دارم و دست اشترام که این فورسیتی بشه برین که این شوغو و چای جافه که باشترک باشترک باشترم بسن که تاب خندنه بوموانی آدات سالی بیایم و تو برنمی خودمون بزاریمش یه طائمی و بزاریم تو این شلوقی باریه چند دیگه که تاب خندن که هل در ادامه باز بشتر میگم که چه تستیری می تونه ریه سلامته مقزمون و رو

...