meta_pixel
Tapesearch Logo
Log in
طنزپردازی | tanzpardazi

67-مردی که زیاد می دانست (دهخدا)

طنزپردازی | tanzpardazi

tanzpardazi | طنزپردازی

Society & Culture, Documentary, Personal Journals, پادکست طنزپردازی, Comedy Fiction, Fiction

4.81.2K Ratings

🗓️ 27 February 2023

⏱️ 50 minutes

🧾️ Download transcript

Summary

زندگی پر فراز و نشیب علی اکبر دهخدا، یکی از پایه گذاران طنزنویسی مدرن فارسی و گردآورنده لغتنامه بزرگ دهخدا

*

حامی مالی این اپیزود:

کست باکس پادکست ویکی پز

وبسایت ویکی پز

*

لینک کانال یوتیوبی نیوگپ

*

آهنگ های به کار رفته در این اپیزود:

موسیقی فیلم کیف انگلیسی- فرهاد فخرالدینی

سر کنم ای برگ خزان – بازخوانی گروه عمرانی

از خون جوانان وطن- باصدای محمدرضا شجریان

ایران جوان- با صدای شهرام ناظری

وطن- کوروش یغمایی

*

راوی : محمد پوررشیدی

پژوهش: امیر خزاعی

مدیر اجرایی: مهنوش رضایی

گرافیک: بهنام عزیزی

موسیقی تیتراژ: مهدی آقایی

*

راه های حمایت ارزی و ریالی از پادکست طنزپردازی



Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Transcript

Click on a timestamp to play from that location

0:00.0

قبل از این اپیزود درگوش کنید لازم یه مورترو از سلاخ کنم

0:04.1

الی اکش پر ده خودة اون طور که اتوی اپیزود خای چنید تا آخر اون مجرد نبود

0:09.5

از زیواش شرده بود و لخبات شهی نداشت

0:12.0

کام بود امانا بدا بود از ارگان این مرزبون با از اشتبار ماشود

0:16.1

کبا تزا کارم خطابا متواجه این موزو شدیم باز از اصخائیم کنم

0:30.0

خطابا از این این این اаксność میτο باندل این ب Shut can

0:52.1

تünüظ وpieیهactively

0:56.0

در باریت هنز. یعنی قرنیس کسی بخندونه، ولیش زخندی داریبو چش، میگیم بخندیت.

1:03.2

آدم هایتون کشفر بزورگو تاریخ اچن هزار سالی آمدند رفتند که در که کارهای بزورگی کنجام دادند،

1:10.6

برعی ایک سر مردوم ممکنیست، فقن هم قدمی دنیم که مرهوم روه شت آدمی بزورگی بوده.

1:17.0

برعی انکت دینیم بگیر دنمون او اشه چارتا خیابون کتاب کنو بیستمش میشمیزانیم،

1:21.9

که مرهوم آروم بگیرن ساکت بشه.

1:24.6

مصلاً الی اکتبار ده خودا، صاحمش میشه اغا صف پر بات بیشت ده خودا، سر ده خودا،

1:31.6

ایک کتاب کنه ده خودا هاسم علومه، اون نبشش فلفلی بجل ششتدونه هاشتا میزاره.

1:37.8

بل.

1:38.6

از اول اول اگی بخانی بزندگی الی اچوار ده خودار تاریف کنیم بایت بیریم بشه ره قزوین.

1:45.5

ایخان ببخانی بوده که یه مالک مطبست بود.

1:49.0

نه اسم اشغلت اندازنگ ورنه سفق قزوین رو داشته.

1:52.2

خان ببخان اول که بزاناموی مرهوم اشه زواشکت.

1:56.4

یعنی امش مرهوم شده بود, زانامش که مرهوم ناشده بود بود بود.

2:01.6

ولی بچاشن ناشد.

2:03.2

بات سرپیری رف دوباره زواشکت ایم باردید اه هاشود خوبام شود.

...

Please login to see the full transcript.

Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from tanzpardazi | طنزپردازی, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.

Generated transcripts are the property of tanzpardazi | طنزپردازی and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.

Copyright © Tapesearch 2025.