4.5 • 617 Ratings
🗓️ 8 March 2018
⏱️ 21 minutes
🧾️ Download transcript
Anton Chekhov
@CafeKetab
Click on a timestamp to play from that location
0:28.2 | ڈایدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدیدی اید بارانی اگ گرفتو گیل آلو دیبون سروز سروز درخانه بیخار بیمندم |
0:31.3 | نوچار بیخارهای گیرازنگ اگاشید از درسده مسلام برائی که هاگیل سازی خاکمی کشیده دکتور در پیترزگور گون، خوارم دگر سریبی من نمیزد و آندره ناخوش بس دریبون. |
0:27.2 | هر روز بچه زتازی برمی خوددم کمائیدید دل سردیترزگور گون. خوارم دگر سریبی من نمیزد و آندره ناخوش بس دریبون. |
0:45.9 | هر روز بچیز تازی برمی قردم کم آیی دل سردی منگور. کارگرانی کسابگن آدمانی نجیب پاکیزی جر به میکادن دن اکن به نظرم خشن میامدند. |
0:47.0 | چن مو از تو دی مردن بودیم مرمی چاپی دن دن، موزدمان ربالان میکشی دن، و بمواب خوش نترافطار میخیدن |
0:42.6 | دا کتو کنها بماغوشت ماندیگو |
0:45.5 | ارد بوگه رفتمیچ آپی دند، موزدمان ربالامی کشی دند، و بما با خوشن نترفتار میکدند. |
1:05.9 | دک دکانها بما گشتن منده ارده بو گرفتمی فروک دند، و در کلیسا فلیس حلمان میدند. در بیمارستان سر کسامن میکندند، و اگر از زور درمندگی نمیتا ما نستیم بانها این آمبیدهیم بیتل آفی در باش قبای کسیف برائی منن ازومیا وردند. درین زندگیج دید، چیزیکی بیشتر درمنتا سیداش بی ادوالتی بی این سفیدر باش قبای کسیف بروای من ونازمی آبادد ترین زندگی جدید چیزی که بشتر در من تأسیداش بی ادالتی ببیین سفی بود |
1:30.5 | همان چیزی که مرد را بایدا یه جمل وادار میکر |
1:34.3 | این اخ خودار هم کرامش کردن شبی وقتیه که از اطاخائی کتابقانیر که از دیباری مکدن |
1:22.5 | دخطه دلجی کتبارید چون |
1:27.5 | سلام اش کردن بایوب بیدرائیم من اشناخت |
1:30.0 | سلام چشمیباری میکردم دختر دولجی کف بارید چون سلام اشکردم بایوب بیدرائیم من اشناخد |
1:33.0 | سلام چشمی ماروشا |
1:47.1 | بایل اپخند کون شکابی ستل چاس بو که از حرو برا دازکت بگف |
1:50.1 | تر باریش مخیگیا بخاری تو ناشناشده، دخطر خوبیه، اما هر چکردن نتنسام غانش کنم که سادگیز اندگیشما چیزه زننن دو وحشد مقیند ره، بر ایک شما فیلن جو لبتما جو ترین مرد انشه گرفت. از دوستور خوش کرنگه و سلی آشنائی مار فرحن کنه. |
1:56.3 | یا فراموش شده یا هنوش پر ستنکنده. |
2:26.5 | برسرد اگه شما بخونی مارتشیف بیاریم بسیار خوشال میشن. |
2:30.0 | سفس بکتا پر نرمت من بخانه برگاشنم و تهمودتی نتابار استن بخبام |
2:34.5 | دلیم پایز رن انگیز شخص نیک نفسی گا هگ، گاگا برویم چای، لیمون و بسکویم می ترستا. کارپوفنومی گف، اینار او ایس سرباز و بودون این که بودون آرستان افیقیه سرباز از حال من سال میکن ده یخ من نون کشوت باز تلستان همی سرباز برایم ایک شالگیدن دست باف ترستدشود کبوگی اتسلی لتیفی میداد |
2:23.0 | فیشو قدام هات سرم کل آبود کارامون دکتر نازنی نست |
2:27.5 | زمستان کارز یاد ترشود |
... |
Please login to see the full transcript.
Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.
Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.
Copyright © Tapesearch 2025.