4.5 • 617 Ratings
🗓️ 1 January 2019
⏱️ 16 minutes
🧾️ Download transcript
Frankenstein
Click on a timestamp to play from that location
0:00.0 | احساسن نگوم تاویرکیر، گالبن کراسترسون افرد شدیبیون. از کارگا دایدن بیلون و بیوطا خوابا مراف این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این ایرون آمت. از توی تختم بیرون پریده. شاید داش بمانه هر خمزد، امانگر ترسی دبودم که نمیتا بانستم گشمیده هم. |
0:50.0 | دستش دادراز که اینگار مخص بگیده. |
0:54.0 | از دستش دارفتم و از پلها پاین دویدم. بریه شبرا توی هایات پر ویخانه گزرندم. |
0:44.0 | دل وابس رو تار سخورده بودم. |
0:48.0 | ریافاش خیدی باشت نقبود. |
0:51.0 | از ان باتتر من اراب بهیخانه گزرندم. دل باپسو ترس خوردی بدام. دیافر شکیدی باشت نقبت. از هم باتر من ارابهیت ایگ رول بیشاخدوم در آوردی بدام. |
0:53.0 | هدود دومترونیم تداش و پیدابود که زور خیدزیادی دارت. ساتشش سوک سرای دار در از در از در از سبطان رباس کر ومن فردن بینون. |
1:12.3 | از این فیابان بان فیابان میرافتن بح نظه من تزر بیدن ان موجود رو درهر گشی بیدن. جورد نمی کردن بخانن برگدن. سنجام سرس کاربن سروجه مرکزه انگورشتا درابادم که اسکره کلسکه آوام حسد. در همی نازه کلسکه یه سویسا مد، ودوستو همکرسین بادمیان، همی کلوروال ردیدم، تو مردید گفت ازگفدن درگیر کار بدام. از دیدن دستن خیدی خوشا شدم. و بره یه گلهزه بحشت بات بقتیام رفرامش کردن. تو مردید گفت از دیدنا خید خوشالم. بری چخب ارشده. |
1:05.5 | لباسائد همه خیسندو حالت همه سننن که خیدی بداز. و او گفدن درگیر کار بوده. از دیدن دستن خیدی خوشال شدن. و بره یقل حزی وحشت باد بقتیام رو فرمش کنن |
1:12.0 | بداز حالوا احبال مپرسدنه هالی پن دوستن که دی خوشال شدم، وبرویه یک لحزه وحشتبت بقتیام رو فراموش کردم. |
1:45.0 | بداز حاله اوه با پرستدنه هاله پدرو بردر هام بایدی زابت، از دابت کردم بخانن در دنشکا برا بیم. |
1:44.3 | تران همجیگف که خوشالست پیدراش بلکره لزراد داده و در دانشگره اینگلشتد ادامه ایت حسين به دهد |
2:07.0 | بمهن ده ارامتا مکر ازیدن شروع کنمه لارزیدن |
2:14.0 | شایر این هاییولا هنوستی اوطاقا بود. بیشترم نگرام بودم هینگی اورابه بیند. به دستنگفنن پاین پلیا ساب کنت وددیدن به تردو اطاقه. پوشدر کمی مردد مندن و پوشدن لرزیت. برد بسر اددر و باساس کرده، اما کش بخطانه کسیان جنبوند، |
2:04.7 | در تمامه تولی سارت سبحانه بالوپایمی فریدن بمیخندیده. |
2:07.8 | همی دی اببلاش باداشنیامت، |
2:11.8 | و ری با داز مدتی نگا هم کت بند نگران گفت طور بخدت چیشده |
2:46.7 | شرین تور میخندی |
2:51.7 | اینگر هلت خوب نیس |
2:53.9 | فیدیاد رم از مان نا فورس |
2:43.0 | پب بداز جلوی چاشمام رگیرفتا |
2:45.0 | ایک نظتیتخبنیز فدیاد آدم از مان نفورس و بداس جلوی چاش مام رگه رفتا |
... |
Please login to see the full transcript.
Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.
Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.
Copyright © Tapesearch 2025.