4.5 • 617 Ratings
🗓️ 23 April 2018
⏱️ 19 minutes
🧾️ Download transcript
Ruskin Bond
Click on a timestamp to play from that location
0:00.0 | ... |
0:08.0 | Fédore Bouchard بانا مویال خودة دستن سلام |
0:25.5 | امشب آخرين انتخاب با باز نبیسی مو عالد دستانهای کتابه سفر دوردون یا تجمی جزی آئید انتورابی ایتاردی متنکات چاید همه ترکیمی دنید ان از ارمج مئیس از دستانای کتا این اویسندگان کش برای ایم چون حین سنگ آپور افریوائجون بی امڈی کا اینگیلیس و ناشر آم این تشارات از دستان ایز دیگیم اتمارکزند. نگای این تبادی این اویسندگان بترزگ ازندیی بمخطاب مشتار میده اتکه تدیر نشوده |
1:09.2 | و یا بگدرل از آئی آم روزوری ایک دیگر در سان آئی مختلف از دیگی را دانست. امشاب دستان ایک او دیگری از کتابه سفر دور دوم یا برایطان مخانی. |
1:05.5 | نامید از سن، سفره دو دنیوی ایک همال اصرین نویسان دیه اندی، را سکن بندست بطرج میز یا ادن تورا بی کدر انت شارت سوری میه موندش شوده کارباز نمیسی و تنزیم ردیوی این دستان رمو همه اتگوغلی دیزاین جامد ده و بنده بیه روز رزای ربایت آم رتاق دیم اتاق می کنا |
1:10.7 | لکفن بشنوید ...ஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆஆ مووووووووووووووووووا تقنددن دست و برا سوخمی دادن، |
1:25.1 | رب این ميندیشید کانا کجا میرمندند و انجعی که میرمند چگونه جایست او آرزوداش سبار و ترشمد اما بنزر میرسید ان آرزوی محالست وقتی لطار میرافت و ترد رین هاگی داغ خالی را پوشس راش جامی گزاشت کمال بشدت اصازتان هائی میکن ببومید سعتی دیگر که باتاری دیگر سر میرست میماند |
1:29.2 | درین مبقه درولی دستوش دتجیواش گزاشتی ومسنگ دیزاها یه سبو کمیان ری لگد میزد |
2:27.5 | وانه راز با رو ای خاکریس بپنی پر تکر در تو ده ری لی وطار بیادف پر سمیزت پر این در دم خطوان کنوری وطاری باری تبا بفکر دبود |
3:07.0 | در بگنها بسته بود و از عمجا که ایشت. پر این در دن کتاانه کناری با توری باری تبا بفکر دبود. |
3:14.5 | دلباگونها بستبود و از امجاکه ایش پنجرین اداشت کمانلی میتا ما نس داکل شرد بمینت. باترات نگاکت تو بمینن کسی متواجه اجه اشه از جانا، وقتی متمین چود کن هست شروب بندرسی در هکب. |
3:06.5 | تقرمن برافقلی سیدی بودکه در بگونی در سلی فشار بات شود. دقل بگون تواری خود. |
3:11.5 | کمال بیرونکل اصدبود که دل بگونی درسل فشار باستشتد. دقل بگون طاری خود. |
3:25.9 | کمال, بیرون, زیر نور آفتا بستده بی طاری کی زل زدبود. |
3:28.0 | قتلاش مکن اشعی بزورگ بی دازکشی. وگون پر سندوق بود. |
3:24.6 | کمان از فیش بکرای چوبی ایک سندوق پوشار حای رنامسکر. بات درد دیگر وگن لباز کر و نور خوشی تاری کی رابی رون رون رون رون دا دقل وگن رو شنشون. کمال روی سندو های بس دبندی شدن شهست و چاناش رب گودی کفی داسا یاشتکیداد. مدرساستاتیل بود وو تمام روز را پرسزد بود وعالان نمیدان از سکار کمه. |
3:26.8 | داخل بگون هیچ فریم دگی این داشت. |
3:47.0 | بطرح او بوری کمار رجادومی کند. اتار های گزارا، اتار های شلو، اتار های کسود مکشیدنت، ونفس نفس مزدنت، ارامیک فریفت. |
3:52.0 | امدر این باگونه تاری کبویناک، فمد بویسا سعب سردیگی بطان های دعشیدنت ونفس لفس مزدنت ارام نک فریفت. اما در ان بگونه تاری کبو او ایناک فقط بو ایسا سا افسر دگی با تان های داس میداد. در بگه افسر دو او تانها برازن نمیامت. اماگره که از دیل ابروان سیحاش مماردون خیل میشوت خشنه خاش مگن میدموت و لیزاتن همیشه خوش نود دن از ارمیر اصدرار بو افسود دگیها یا شاپین هان میکتا |
4:05.5 | خلان اگر هم را ایداش و ایک از دوستان اش باو بودند فزا اید دا که دو باگون میتمان از اندگی خوشا یا دباشت |
4:29.8 | امه ها لہ انتور نگت کمان چشمان اشنو بسان دوگاد وخب همیشه داد باری چیزای که به گونی پینخارم انا افتم دن کنش که به نشان میدت |
4:33.3 | چیزای میزل بسته هاهار منها افتمدند کنش که به نشان میدت. |
... |
Please login to see the full transcript.
Disclaimer: The podcast and artwork embedded on this page are from Persian night story, and are the property of its owner and not affiliated with or endorsed by Tapesearch.
Generated transcripts are the property of Persian night story and are distributed freely under the Fair Use doctrine. Transcripts generated by Tapesearch are not guaranteed to be accurate.
Copyright © Tapesearch 2025.