از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از از زهنمی ردوم بل اون افراد یکه کب اون آدم نمی خاد بخود اش کمید کنم. زمان مدن می خامتی

بین سنه کمید کنم

و ان خیلی بمن بار حزر رزد.

میکی آدمی اان جا میری هرس وانی مهمتال ازون

انه که ممتبتشه بشم که مند غرارنست دخدام سدامه بهتا

و غرارنست مسیل زندگی آدمارو بشکی تهری ربدام که بنزرمن دوروسته. شد بین ازر تو دوروستین که آدمانا بایت سگار بکشان.

و رابی افتی و با آدمائی که سگار می که شن تناز دیدام آدما ایشت با کنم

تدیل میشن بیی آینه

که

اگر ميخان

اگر ما یلن اگر وخدشه

اگر آمادن

خودشون روطمان ببینان

ویلی آینه از شراری ندورتی خودشوم رتما ببینان

ویدی آینه از راری ندارکه بیام منونگاکا

و اگر بیتورونگا کنه خودشومی بینه نبیش نا هادا بون نسیهتاتا

اشمیدی

نسیهت کردن تجاوزکاردن و آدموز. نسیه اتکاردن خوشونت.

شارفکنید خوبه سن تو داری نسیه اتمیگانیمن.

هیچ نسیه ات تو زندگیم هستنگه سيگارمی کشان کمیلتشن نمی کنن ومن هیچ هر فی بخشون در انظرمینا ندر

اصیعت کردن خشونت

و جانبیش انجاز که نصیهت

...