سالا، من امیرالی هستم وشمارشان آبن دیئی پیزو ده سبو، از هاشتومين فسل پتکسته جفیقریهستين

از پانسر وحامين پیزو ده جفیقری خونیا گر. خونیا گر یه استارتاب در حوزی یاد گیری مصیریه که از سل نواد پنج بطور تخسسی در با

حام کریم علم هنشن اختشادی مصیری در ایران فیم های برای یاد کیری مصیری تالیت میکانه. فیم های خونیا گر کاملن براسسس اصود وستندارت هی فیم سزی ساختمشن و شیوی آموزش در انها مختصی یاد کیریت رہوزوری تاراهیو تتویمشن تاخان ارجو بخوبی متالبو یاد پگر. خونیا گر کامایک میکانه تار راهات ارزون از هجای در دونیا هر ساز رکت دسترم یاد پگریم. چا ساز هی ا

ساز هی کار بیم اشنه هنگ رومو پیانوو گیتار لکتریق و هاتا مابایس اتوری که مصیری. خونیا گر مصیقی رو وارد زندنی گی شاومی کنه. بای دیدن کاری خونیا گر میتونیت ببو اپسای تو اینستگ رومیشن سر بزنی.

مباری جول رفتا در مصیر روشتمون الو و بر مهارت های مختلف ببینشون نگرشت دوروز نیاز درین.

درسای که کتابر قدیس موجساور و ریز کنه ویشتای رابین شارماث رو برسیم کنیم.

که مجاری فردیس بس مجاجک که در مصیر روشت خودش بس سا آموز گار اشنو میشه و از اشون حکمت های بر زندنی گی رو گیت مگره.

این اپیزات بیم کم ایک می کنه در مصیر روشتفر دیمون با دید گاهای تازت های اشنبشه.

سالام مرس اچتاری خوبی.

سالام مرالی سالام با همی بچا یه از زجاف ایک.

سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام مرالی سالام م

حرم این دنون بازیا Oder اشternون اทنش هم اஙا افاológ شfr出 شنا meine خوشالام که nylonال بخنی اون ajuda fingernaان ا

جامل خوبی میشه یه روز اگر هم شهتفاغی بیافته

پرم تعیف کم بی بی نم ایم روز خارر ره و هم رجبه چیزی سابات با کنی

مزوی که ایم روز خارر در مردش سوحبت کنم در بریه یه

کتابه که بتازه که خندمهش

این کتابه رابن شارما نباشته که که قبل نمه زین نبی سنده

یه کتابه یه تو زمینه یه خود یاری منتاشه شدو خیل پورتار افتار بوده

این کتابه سمش هست قدیس رئیس و موچ سوار در سه های خارغلاد از زنده گیو اش

ناشر مون همین کتابه منتاشه که ره چیزی که

این کتابه ارمان جاله باش کر

و از شد برم بی خونامهش بات تسمیم بگرم بیم تو جاف ایک ری تاریفش کنم

...